فویرباخ كه یك فیلسوف مادی است حرف عجیبی زده است. خواسته دین و مذهب را تحلیل روانشناسانه و جامعه شناسانه كرده باشد، بر همان اساسی كه مذهب مبنای منطقی ندارد.
می گوید انسان دارای دوگانگی وجود است. (خود همین حرف را از مذهب گرفته!) انسان دو وجود عالی دارد و دانی.
بعد می گوید انسان به پستیها تن می دهد،بعد كه میبیند تابع جنبه سفلای وجود خود شده است و آن جنبه عالی باخودش جور در نمی آید چون حالا خودش یك حیوان پست شده.فكر می كند پس این فضایل در ماورای اوست و خدارا براساس وجود خودش می سازد.
طبق نظریه آقای فویر باخ، مذهب عن قریب پایان پیدا میكند، یعنی انسان هر چه بیشتر خودش را بشناسد نیاز او به فرض خدا كمتر می شود و وقتی انسان خودش را خوب شناخت دیگر اصلاً جایی برای مذهب باقی نمیماند و انسان به جای اینكه خدا را بپرستد خودش را می پرستد، به جای اینكه خدا را تجلیل كند خود را تجلیل میكند.
یكی از جنبههایی كه این نظریه را رد میكند همان است كه به این آقای فویرباخ باید گفت شما كه اساساً به خدا اعتقاد نداری و انسان را هم به طریق اولی یك موجود صد در صد مادی میدانی، پس این دو گانگی وجود انسان را چگونه توجیه میكنی؟
این دو گانگی را مذاهب میتوانند بیان كنند كه انسان را مركب میدانند از یك حقیقت خاكی و یك حقیقت ملكوتی .
ثانیاً ما طبق این فلسفه باید قبول كنیم كه هیچ انسانی در جهان به شرافت اصلی خودش باقی نیست. میگوید انسان در ذات خودش دارای دوگانگی است، بعد كه در زندگی اجتماعی انحطاط پیدا میكند به آن جنبه دانی و دنی خودش و در حیوانیت سقوط میكند و میآید جنبههای عالی و شریف وجود خودش را از خودش انتزاع میكند.
از اینجا اعتقاد به مذهب پیدا میشود.یعنی ماباید اولا همه افراد بشر را ساقط شده در حیوانیت فرض كنیم و ثانیا باید همه این ساقط شده های در حیوانیت مذهبی باشند.
درصورتی كه انسانها همیشه دوگونه بوده اند :انسانهایی كه به شرافت انسانیت خودشان باقی بوده اند و آنهایی كه در حیوانیت سقوط كرده اند و اتفاقا انسانهای شریف بیشتر به سوی مذهب گرایش دارند.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد