مقدمه
فروید در سال 1856 در یکی از شهرهای جمهوری چک به دنیا آمد. پدر او تاجر ناموفقی بود که به خاطر ورشکستگی با خانواده به آسمان و بعد به اتریش مهاجرت کرد. فروید در دانشگاه رشته پزشکی را ادامه داد و بعد از فارغالتحصیلی به عنوان عصبشناس بالینی مطب دایر کرد و از طریق مطالعه بیمارانش اساس نظریه خود را بنا نهاد.
غرایز ، نیروهای سوق دهنده شخصیت
غرایز ، عناصر اصلی شخصیت هستند. نیروهای برانگیزندهای که رفتار را سوق میدهند و وجه آنرا تعیین میکنند. فروید غرایز را در دو طبقه گروهبندی کرد:
غرایز زندگی و
غرایز مرگ ، غرایز زندگی ، بوسیله جستجو برای ارضا نیازهای غذا ، آب و مسائل جنسی ، به هدف بقای فرد و نوع خدمت میکنند. غرایز زندگی در جهت رشد و نمو هستند.
انرژی روانی که توسط غرایز زندگی آشکار میشود لیبیدو است.
از میان غرایز زندگی ، فروید ، بیشتر از همه به
غریزه جنسی توجه داشت و آنرا برای شخصیت بسیار مهم میدانست. فروید در مقابل زندگی ، غرایز ویرانگر یا غرایز مرگ را فرض کرد. او معتقد بود که مردم میل ناهشیاری به مردن دارند. یکی از مولفههای غریزه مرگ ،
پرخاشگری است که در آن میل به مردن بر علیه هدفهای غیر از خود بر میگردد. به عقیده فروید پرخاشگری مانند میل جنسی جزء ضروری ماهیت انسان است.
سطوح شخصیت
فروید در ابتدا شخصیت را به سه سطح تقسیم کرد.
- هشیار: شامل تمام احساسات و تجربیاتی است که در هر لحظه معین از آن آگاهیم. هشیار ، بخش محدودی از شخصیت است. زیرا تنها بخش کوچکی از افکار ، احساسها و خاطرات ما در هر لحظه در آگاهی هشیار وجود دارد.
- ناهشیار: مهمترین و بزرگترین بخش شخصیت است که قابل دسترسی نمیباشد.
- نیمه هشیار: بین این دو طرح قرار دارد و مخزن خاطرات ، ادراکات و افکاری است که ما در لحظه به صورت هشیار از آنها آگاه نیستیم ولی میتوانیم آنها را به راحتی به هشیاری فرا خوانیم.
ساختار شخصیت
فروید بعدا نظر خود درباره سه سطح شخصیت را تغییر داد و سه ساختار اساسی را برای شخصیت معرفی کرد.
- نهاد: بزرگترین بخش شخصیت و منبع نیازها و امیال زیستی انسان است و تمام انرژی لازم برای دو بخش دیگر شخصیت را فراهم میکند. نهاد طبق اصل لذت عمل کرده، در جهت افزایش لذت و دوری از درد عمل میکند و ساختاری خودخواه ، لذت جو و لجوج دارد.
- من: نماینده منطق و عقل و رابط بین نهاد و محیط خارج است. من میکوشد درخواستهای نهاد را به صورت منطقی برآورد کند و اگر با واقعیت هماهنگی ندارند، آنها را به تعویق انداخته یا هدایت مجدد کند. من ، به دو ارباب خدمت میکند، نهاد و واقعیت ، و همواره بین درخواستهای اغلب متضاد آنها میانجی میشود و سازش برقرار میکند.
- فرامن: در سنین بین 3 تا 6 سالگی از تعامل با والدین بوجود میآید. زیرا آنها تاکید دارند کودکان باید از ارزشهای جامعه پیروی کنند. کودکان از طریق تنبیه و تحسین یاد میگیرند که چه رفتارهایی را والدینشان خوب یا بد میدانند. رفتارهایی که کودکان به خاطر آنها تنبیه میشوند. یک قسمت از فرامن ، من وجدان را تشکیل میدهد.
قسمت دوم فرامن ، خودآرمانی است که شامل رفتارهای خوب یا درستی است که کودکان برای آنها تحسین شدهاند. فرامن از نظر جدیت ، غیر منطقی بودن پافشاری برای اطاعت ، بیشباهت به نهاد نیست. هدف فرامن این است که کاملا جلوی درخواستهای لذت جویی نهاد را بگیرد. فرامن نه برای لذت تلاش میکند و نه برای دستیابی به اهداف منطقی ، بلکه تنها برای کمال اخلاقی میکوشد.
مراحل روانی جنسی رشد شخصیت
فروید مراحل رشد شخصیت انسان را از تولد تا بزرگسالی به پنج مرحله تقسیم کرد.
- مرحله دهانی: از تولد تا دوسالگی ادامه دارد. در طول این دوره منبع اصلی لذت کودک ، دهان است. کودک لذت را از مکیدن ، گاز گرفتن و بلعیدن کسب میکند. دهان برای زنده ماندن، برای فرو بردن غذا و آب بکار برده میشود.
- مرحله مقعدی: این مرحله از دو تا سه سالگی ادامه دارد. فروید معتقد بود که تجربه آموزش توالت رفتن در طول مرحله مقعدی تاثیر مهمی بر رشد شخصیت دارد. عمل دفع برای کودک تولید لذت شهوانی میکند. اما با شروع آموزش توالت رفتن، کودک باید یاد بگیرد که این لذت را به تعویق اندازد.
- مرحله آلتی: مدت این مرحله 4 تا 5 سالگی است. کودکان در این مرحله علاقه زیادی به کاوش و دستکاری اندامهای تناسلی خود و همبازیهایشان نشان میدهند.
- مرحله نهفتگی: این مرحله که حدودا از شش تا یازده سالگی را در بر میگیرد، یک مرحله روان جنسی به شمار میرود و غیر جنسی نافعال و خفته است. در این مرحله فرامن رشد بیشتر کرده، کودک از بزرگسالان خارج از خانواده و از بازی با همسالان همجنس خود مهارتهای اجتماعی تازهای فرا میگیرد.
- مرحله تناسلی: آخرین مرحله روانی جنسی رشد بوده و در هنگام بلوغ جنسی آغاز میشود. بلوغ جنسی باعث میشود که تکانههای جنسی مرحله آلتی دوباره ظاهر شوند. اگر رشد مراحل قبلی خوب پیش رفته باشد، به زندگی زناشویی ، روابط جنسی پخته و به دنیا آوردن فرزندان و پروراندن آنها میانجامد.
مباحث مرتبط با عنوان