حضرت سجاد علیه السلام فرمود:
روزی
حضرت علی علیه السلام نماز صبحش را در مسجد خواند و آن قدر بر سجّاده نمازش نشست تا آفتاب بالا آمد.
آن گاه روی به مردم کرد و فرمود:« به خدا سوگند، من گروهی را دیدهام که شب ها تا به صبح برای پروردگارشان در حالت
سجده و ایستاده در عبادت مشغول بودند و پیشانی ها و زانوانشان را برای عبادت بر زمین می نهادند؛ گویا صدای مهیب آتش
دوزخ در گوشهایشان طنین مییافت. هر گاه در حضور آنان یاد خدا به میان می آمد، چونان درخت به لرزه می افتادند؛ گویا همواره از همه چیز جز یاد خدا بی خبر و غافل بودند.»
حضرت علی علیه السلام پس از این سخنان برخاست و دیگر خندان دیده نشد تا روزی که به شهادت رسید.
منابع:
- بحارالانوار، ج 41، ص 24، حدیث 17 ------- اصول کافی