امام سجاد علیه السلام پس از بازگشت از شام به همراه اسرا بر اساس سیاستی حکیمانه و با توجه به شناخت عمیقی که از مردم شهر داشت، و فرمایشی که از او نقل شده ( « در همه مکه و مدینه حتی بیست نفر که مرا دوست داشته باشند، وجود ندارد.») موضعی کاملاً بی طرف اتخاذ کرد و از اتفاقات جاری مدینه کناره گرفت. دلیل این کنارهگیری این بود که امام میدانست این نهضت از مبنای صحیح اسلامی برخوردار نیست و قیامکنندگان نه به امامت او اعتقادی دارند و نه حتی از او نظر خواستهاند؛
از سوی دیگر با قرار دادن شهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان محل اصلی قیام، حرمت این شهر را در معرض هتک سپاه جرّار شام قرار دادهاند؛ و از همهی اینها گذشته، اهداف مشخصی برای مبارزه و تداوم آن از طرف آنها اعلان نشده است.
این کنارهگیری موجب شد نام امام به کلّی از لیست سیاه دستگاه اموی حذف شود و در واقعه حرّه نه تنها خودش جان سالم به در ببرد، بلکه به همسر
مروان بن حکم که دختر
عثمان بود و
عبدالله بن عمر و چهار صد تن از مردم پناه داد و این بزرگواری، فقط ریشه در صفات متعالی و ملکوتی امام سجاد علیه السلام دارد و هیچ توجیهی جز این ندارد؛ چرا که خباثت مروان بن حکم بر کسی پوشیده نیست و دوستی خاصی نیز بین او و امام برقرار نبوده است.
مگر او همان کسی نیست که در مقابل جدش شمشیر کشید و در جنگ جمل و صفین با امام علی علیه السلام جنگید و در مدینه در مجلس ولید پیشنهاد قتل حضرت سید الشهداء علیه السلام را داد؟
به هرحال امام سجاد نزد مسرف بن عقبه برای بسیاری از مردم شفاعت کرد و جان بسیاری را نجات داد.
در این جا البته
دعای امام برای ایمنی از شر مسلم بن عقبه و همچنین پناه بردن به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله در حراست از جان گرامی او نقش بسزایی داشته است.