کرونواستراتیگرافی و ژئوکرونولوژی (Chronotratigraphy & Geochronoligy)
دید کلی
در
زمین شناسی مدرن ، از همان اوایل تقسیم سکانسهای ناحیهای
چینه شناسی به واحدهای بزرگ و قابل تشخیص از یکدیگر ، بر اساس فسیلها معمول بوده است. چینه شناسان ابتدا مرز بین دورهها را بر اساس انقطاع مشخص در آثار جانوری و گیاهی قرار میدادند. بسیاری از این مرزها امروزه نیز صحیح به نظر میرسند، زیرا بعضی از آنها تغییرات تکاملی یا انقراضی مشخصی را در موجودات نشان میدهند که در طی دوره کوتاهی از زمان در مقیاس جهانی صورت گرفته است. البته باید دانست که مقیاس زمانی زمین شناسی نسبی است و پس از کشف تعیین زمان به
روش رادیواکتیو توانستند این مقیاس را با
زمان مطلق که بر حسب سال تعیین میشود، ارتباط دهند.
واحدهای زمان چینهای
این واحدها در
تقسیم بندی سن طبقات زمین بکار میرود. تقسیمات سن طبقات زمین یا به عبارت دیگر تقسیم بندی
تاریخ زمین مبتنی بر پیدایش و تحول پوسته جامد زمین یا
لیتوسفر (Litosphere) و همچنین تکامل موجودات روی زمین یا
بیوسفر (Biosphere) از بدو
پیدایش زمین تاکنون است. وقایع و حوادث دیگری نظیر
کوهزایی و تغییرات دیگری پوسته جامد از نوع فیزیکی و شیمیایی همگی میتواند در تقسیم بندی تاریخ زمین رل مهمی داشته باشد.
اشکوب
واحد اصلی کرونواستراتیگرافی که در مطالعات چینه شناسی مورد استعمال بیشتری دارد
اشکوب است. سری طبقاتی که برای اولین بار به منظور ایجاد یک اشکوب مورد مطالعه قرار گرفته به آن استراتوتیپ (Strato type) و محل جغرافیایی آن را (Type localiy) یا محل تیپ گویند. اولین بار در سال 1852 میلادی دیرینه شناس فرانسوی به نام
آلسید دربینی (Alcided orbigny) اشکوب را تعریف کرد.
ریشههای لغوی و شناسایی اشکوبها
معمولا نام اشکوب را از اسم همان محلی که اولین بار مطالعه شده است گرفته و یک پسوند ian به آن اضافه میکنند. مثلا اشکوب ورفنین (Werfenian) از ناحیه ورفن (Werfen) در اتریش و اشکوب دومرین (Domerian) از مون دومارو (Monte Domaro) در شمال ایتالیا و اشکوب تورونین (Turonian) از ناحیه تور (Tours) در جنوب غربی پاتریس و سرانجام اشکوب لوتسین (Lutetian) از کلمه لوتس (Lutece) نام قدیمی شهر
پاریس گرفته شده است.
اغلب تصور میشد که یک اشکوب شامل یک چرخه
پیشروی و پسروی دریا در سطح جهانی است. ولی امروزه معلوم شده که چنین چرخههایی قطعا از ماهیت جهانی برخوردار نیستند. اشکوبها در حال حاضر عموما بوسیله تطابق مستقیم یا غیرمستقیم با مقطع تیپ مقایسه داده میشوند. این تطابق بیشتر زیست چینهای (بیواستراتیگرافی) است و مرزهای بیوزونها در تعریف و تشخیص حدود اشکوبها بکار برده میشوند. آشکار است که تعریف و چگونگی وضع چنین حدی بستگی زیادی به
گروه فسیلهای مورد استفاده دارد.
حوضههای رسوبی دریایی و مطالعه اشکوب
به دلیل روی هم قرار گرفتن طبقات و محتوای فسیلهای شاخص آنها اغلب استراتوتیپها در
حوضههای رسوبی دریایی تعیین و مطالعه شده است. رسوبات این حوضهها حاکی از پیشرویها و پسرویهای متعدد دریا در زمانهای مختلف زمین شناسی است که چرخههای رسوبی (Sedimentary cycle) را مشخص میکند. بنابراین در یک حوضه رسوبی دریایی امکان وجود چند اشکوب که هر اشکوب تعدادی چرخه رسوبی را دربردارد، میباشد. اساس و مبنای واحد زمانی (Time-Rock unit) یا کرانواستراتیگرافی اشکوب است. هر اشکوب به عنوان معیار و مشخصات خود دارای مقطع تیپ یا برش الگو (Type section) است.
بیوزون و کاربرد آن
هر اشکوب چند
بیوزون را شامل میشود. به عنوان مثال همانطوری که قبلا گفته شد اشکوب کامپانین در حوضه پاریس از دو بیوزون تشکیل گردیده است. اساسا از بیوزونها در تطابق و در تشخیص حدود اشکوب استفاده میشود چون تکامل موجودات که میتواند از فسیلها معلوم شود، بیشترین و بهترین نشانه از زمان مربوط است که در سنگها باقی مانده است.
خصوصیات سنگها نیز میتواند در هر زمان مورد استفاده قرار گیرد (مثلا برای کرونوزونهای اقلیمی
دوره کواترنری و غیره).
سیستم (System)
مجموعه چند اشکوب یک سیستم را بوجود میآورد. نام هر سیستم از نام یک ناحیه مشخص یا سری رسوبات بخصوص و یا از نام فسیلهای خاص اشتقاق مییابد. به عنوان مثال در حالت اول در
دوران پالئوزوئیک نام سیستم دونین (Devonian) از ناحیه دون (Devonshire) واقع در جنوب غربی انگلستان و در
دوران دوم سیستم ژوراسیک از ناحیه ژورا (Jura) واقع در بین آلمان و فرانسه گرفته شده است.
در حالت دوم نام
سیستم کربونیفر از رسوبات کربندار و همچنین نام
سیستم کرتاسه از کلمه یونانی کرتا (Certa) مشتق شده است. سرانجام در مورد سوم
دوره نومولیتیک که یک زیرسیستم بشمار میرود، مترادف پالئوژن (Paleogene) است نامش از فسیل نومولیتس (Nummulites) اخذ گردیده است. بعضی از سیستمها به زیرسیستم (Sub-system) نیز تقسیم شده است. مثلا سیستم ژوراسیک به زیر سیستمهای لیاس (Liassic) ، دوگر (Dogger) و مالم (Malm) تقسیم شده است.
دوران (Era) : بزرگترین واحد تقسیم بندی زمان زمین شناسی ، دوران است.
از نظر بیواستراتیگرافی
بطور کلی دورانها را بر اساس پیدایش و از بین رفتن موجودات و تکامل آنها در طول تاریخ زمین میتوان از هم تفکیک نمود، به عنوان مثال (Trilobites) و فوزولینها (Fusulinids) که در
دوران پالئوزوئیک میزیستهاند. از بین رفته ، در عوض آمونیتها (Ammonites) ،
خزندگان (Reptiles) ، اربی تولینها (Orbitolinids) اربی توئیدسها (Orbitoides) و گلوبوترونکاناها (Globotruncanids) در
دوران مزوزوئیک ظاهر میشود. در
سنوزوئیک با از بین رفتن فسیلهای فوق ، نومولیتها ( Nummulites ) ظهور میکند و
نرمتنان ( Molluses ) و قسمتی از
دوران پرکامبرین را که فاقد
فسیل است آزوئیک (Azoic) مینامند.
- زمان یا ائون قبل از دوران اول یا پرکامبرین (Precambrian) که پروتروزوئیک (Proterozoic) به قسمت بالای آن اطلاق میگردد ( قسمتی که حاوی آثار و بقایای ارگانیسمهای بدوی است).
- دوران اول (Primary) یا پالئوزوئیک (Paleozoic)
- دوران دوم (Secondary) یا فروزوئیک (Mesozoic)
- دوره سوم (Teritary) و دوره چهارم (Quaternary) به نام دوران سئوزوئیک (Cenozoic)
از نظر کوهزایی
- دوران پرکامبرین : شامل آرکئن (Archean) و آلگونکین (Algonkian)
- دوران اول : شامل شش سیستم است که عبارتند از کامبرین (Cambrian) ، اردویسن (Ordovician) ، سیلورین (Silurian) ، دونین (Devonian) ، کربنیفر (Carboniferous) و پرمین (Premian) .
- دوران دوم : سه سیستم تریاس (Triassic) ، ژوراسیک (Jurassic) و کرتاسه (Cretaceous) را شامل میشود.
- دوره سوم و چهارم : دوران سنوزوئیک (Cenozoic) را تشکیل میدهند که به ائوسن (Eocene) ، الیگوسن (oligocene) ، میوسن (miocene) ، پلیوسن (Pliocene) ، پلئیستوسن (pleistocene) و هلوسن (Holocene) تقسیم میشود.
پرکامبرین با
چرخه کوهزایی آسینتیک (Assyntic) ،
دوران پالئوزوئیک با دو کوهزایی که قسمت زیرین آن یا
کوهزایی کالدونین (Caledonian) و قسمت بالائی آن با
کوهزایی هرسی نین (Hercynian) مشخص است و سرانجام
دوران مزوزئیک و
دوران سنوزوئیک با
کوهزایی آلپ (Alpin) مطابقت دارد.
مباحث مرتبط با عنوان