شیخ صدوق در
کتاب امالی خود در حدیث مفصلی روایت میکند که:
چون اُسرا (
اهل بیت امام حسین علیهالسلام ) را بر روی پلههای در مسجد در محل خاص اسرا جای دادند و در میان آنها
حضرت علیبن الحسین علیه السلام بود که در آن هنگام جوان بود. پیر مردی از مشایخ اهل شام به نزد اسیران آمد و گفت: «حمد و شکر خداوندی را که شما را کشت و هلاک کرد و شاخها اصول فتنه را برید». و از عیبگویی و فحش و بدگویی فرو گذار ننمود. چون سخنش تمام شد حضرت علی بن الحسین علیهالسلام به او فرمودند:
«
آیا تو کتاب خداوند عزوجل را قرائت نکردهای؟»
پیر مرد جواب داد: آری خواندهام.
حضرت فرمودند: آیا این آیه را نخواندهای که خداوند متعال به پیامبر میفرماید: «
ای پیغمبر بگو: من در برابر رسالت خود از شما مزدی نمیخواهد مگر مودت با ذویالقربای خودم را» (
سوره شوری _ 23)
پیر مرد جواب داد: آری خواندهام.
حضرت فرمودند:
ما آن جماعت ذوی القربای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میباشیم.
سپس حضرت فرمودند: آیا این آیه را دیدهای که میفرماید: «
ای پیغمبر حقوق ذوی القربای مرابده» (
سوره السرا _ 26)
پیرمرد گفت: آری دیدهام.
حضرت فرمودند:
«
پس آنها هم ما هستیم»
سپس فرمودند: ایا این آیه را هم دیدهای که خداوند متعال میفرماید:
«
این است و جز این نیست که خداوند اراده کرده است که هر گونه الایش و پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و از بین ببرد و به مقام طهارت و پاکیزگی مطلق برساند»
پیرمرد گفت: آن را هم شنیده و دیدهام.
حضرت فرمودند: پس ما آن جماعت هستیم. مرد شامی در این هنگام دستان خود را به سوی آسمان بلند کرد و سه بار عرض کرد:
الهم انی اتوب الیک.
سپس گفت: «
بار پروردگارا من از دشمن آل محمد و از کشندگان اهل بیت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم به سوی تو بیزاری میجویم، من قرآن را خواندهام ولی تا قبل از امروز متوجه مفاد و معنای این آیات شده بودم»
بعد از آن خدمت
حضرت سجاد علیهالسلام عرض کرد: آیا توبه قبول است؟
حضرت فرمودند: آری
و چون خبر توبه او را به یزید رساندند وی را به قتل رسانید.
منبع
- انوار الملکوت سید محمد حسین حسینی تهرانی _ ج 1
- منتهی الامال _ج 1 ص - 307