معزالدین اولیس ایلکانی
«776 757 ق/ 1374 1356م»
پس از وفات شیخ حسن ایلکانی، پسرش معزالدین اولیس زمام امور را در دست گرفت. وی به هنگام جلوس نوزده ساله بود و نوزده سال هم حکومت کرد. به شعر و ادب علاقه فراوان داشت و خود نقاش و مینیاتوریستی برجسته و متبحر بود.
سلمان ساوجی شاعر هم عصرش را ، که حتی حافظ او را " گزیده فضلای زمانه " میخواند در دربارش عنوان ملکالشعرایی داد. خودش هم در نزد او رموز شاعری آموخت و در سفرهایش او را ملازم خود میکرد. این که در شیراز هم، حافظ خود را ( بنده سلطان اولیس) میخواند، بیتردید به خاطر دوستی با سلمان بود. ظاهرا" علاقه حافظ به سلمان و
بغداد و اولیس ناشی از این اندیشه بوده است که او در آن سالهای پر فتنه، حکومت سلطان اولیس را بیشتر از حکومت پسران امیر مبارزالدین قابل اعتماد یافته بود.
تصرف تبریز توسط اولیس ایلکانی
اولیس ایلکانی طی دو بار لشکرکشی تبریز را در 760 ق/ 1359 م گرفت . آنجا را که در دوران فرمانروایی
ایلخانان، تختگاه و محل اردوی
مغول بود، پایگاه خویش ساخت.
اران و
موقان (=
مغان) را هم به قلمرو خویش افزود و در منازعاتی که بین پسران امیر مبارز شاه شجاع و شاه محمود
آل مظفر درگرفت به کمک شاه محمود شتافت و شاه شجاع را یک چند از فارس بیرون راند ( 765ق/ 1364 م ). طغیان خواجه مرجان، والی بغداد را که از جانب خود وی، در بغداد حکم میراند، با کمک قوای محمد ترکمان به سختی در هم شکست و فر نشاند ( 766 ق/ 1365 م)9. اما او را عفو کرد و از سر خونش درگذشت. چندی بعد ری را فتح کرد ( 772 ق / 1370 م) و حکومت آن دیار را به یک تن از امیران خویش به نام شاه داد، اما چندی بعد و با مرگ شاه ( 774 ق/ 1372 م) آن را به عادل آگاه شحنه بغداد وا گذاشت. سلطان اولیس در تبریز ابنیه عالی ساخت و به توسعه روابط تجاری بین آذربایجان و
روم (= آسیای صغیر) توجه فراوان داشت. حتی تجارت با جمهوری و نیز را هم مورد توجه قرار داد. در تأمین راههای بازرگانی اهتمام بسیار داشت. مرگ مصاحب محبوبش پیرام بیگ ( 776 ق / 1374 م) که ظاهرا" از افراط در شرابخواری روی داد، او را به شدت متأثر ساخت و حتی بیماری او را که سل مزمن بود، تشدید نمود. عاقبت در جمادیالاول 776 ق/ اکتبر 1374، در حالیکه سی و هشت سال بیش نداشت، چشم از جهان فرو بست. بعد از او پسرش سلطان حسین به سلطنت رسید.