معتمد خلیفه عباسی
«279- 256 ق / 892 -870 م»
آخرین خلیفهای که در سامرا مسکن داشت،
معتمد، یکی دیگر از پسران متوکل بود که پس از نشستن بر تخت
خلافت چند ماهی پیش از مرگش، برای آن که خود را از یوغ برادر و ولیعهدش، طلحه ملقب به موفق، خلاص کند، سامرا را ترک گفت و در
بغداد ساکن شد. سلطنت او در زیر سلطه و قدرت این برادر و همکار بود که با نشان دادن قابلیت فرمانروایی خود در فرمانداری ایالت های شرقی، توانسته بود وسایل دفاع از نظام خلافت را در برابر رقیبان تقویت کند و برای حفظ منافع بازماندگان خودش، کوشیده بود تا بر قدرت خلیفه بیفزاید، در حالی که خود معتمد از این که بتواند محبت و احترام دیگران را به خود جلب کند عاجز بود.
یک سال پس از وفات برادرش موفق، در 279 ق / 893 م، درگذشت.
حوادث خلافت معتمد
شورش بردگان زنج علیه معتمد
در همین دوره، شورشی در جنوب عراق صورت گرفت که به مدت چهارده سال خطری برای دستگاه خلافت به شمار میرفت؛ این شورش که به شورش زنج معروف گشت ، نتیجه دشواری های اجتماعی خاصی بود که تا آن زمان به آن ها توجهی نشده بود.پیروزی بر زنج به عنوان فتحی بزرگ شناخته شد که موفق پس از این پیروزی لقب الناصر الدین الله «یاور دین خدا» بر خود نهاد و دست راست دبیرش، صاعد بن مَخْلَه، لقب ذوالوزارتین «صاحب دو وزارت» یافت.
پیروزی های یعقوب لیث صفاری
در همین احوال، نهضت های جدایی طلب از دستگاه خلافت در ایالت های خاوری ایران، یعنی خراسان، ماوراءالنهر و سِجِستان پیدا شده بود که مهم ترین آن ها یعنی نهضت
صفاریان سیستان «سجستان» پیش از همه برای حکومت مرکزی دردسر فراهم آورده بود.
در 247 ق / 861 م، مردی به نام یعقوب که پیشتر حرفه رویگری داشت، به گروهی پیوسته بود که برای پاسداری از نظم شهرها در مقابل طغیان خوارج گرد هم آمده بودند.
او توانست بر ایالت کوچک سیستان، که در آن زمان جزئی از متصرفات طاهریان بود، مسلط شود. با گسترش متصرفات یعقوب، خلیفه ناچار به پذیرفتن او به عنوان فرماندار فارس شد. ولی بلند پروازی های یعقوب سبب شد که با نیروهای خلیفه رو به رو شود، موفق برادر خلیفه که در همین هنگام سرگرم سرکوب شورش زنج بود، نتوانست کامیابی در جنگ داشته باشد، با تسخیر تمامی ایالت های شرقی ایران توسط یعقوب و بسط قدرت و نفوذ صفاریان ، یعقوب کوشش فراوانی به عمل آورد تا به زور بغداد را وادار کند که حکومت صفاریان را به رسمیت بشناسد. بعد از آن جنگی دیگری در گرفت که اندکی پس از آن یعقوب از دنیا رفت 265 ق / 879 م، اما برادران و جانشینانش به مدت سی سال دیگر برقرار ماندند.
مصر و سوریه از دستگاه خلافت'>
استقلال مصر و سوریه از دستگاه خلافت
در همین دوره در مصر نیز کوششی برای خودمختاری صورت گرفت؛ حکومت این ایالت از زمان
معتز خلیفه عملاً به دست احمد بن طولون، پسر یکی از غلامان ترک محافظ خلیفه در سامرا و نایب فرماندار اسمی مقیم در دستگاه خلافت بود.
ابن طولون و پسرش پس از چندین درگیری با قوای نظامی خلیفه، توانستند دستگاه خلافت را مجبور به پذیرش فرمانداری خود بر مصر و سوریه کرده و برای مدت سی سال در آنجا به حکومت بپردازند، مشروط بر آن که نام موفق در خطبه نماز جمعه ذکر شود. مبارزهای که ابن طولون آغاز کزده بود به این پیروزی انجامید، که علی رغم خواست دستگاه خلافت به آن تحمیل شده بود، و حوادث سال های بعد به خوبی این حقیقت را آشکار ساخت.
اوضاع عراق در این دوره
در عراق، همچون ایران، مصر و سوریه، مقارن مرگ موفق در 278 ق / 892 م، بهبودی اوضاع مشاهده شد، ولی در کنار آن درآمدها به پایین ترین حد خود رسیده بود و دشوار یهای سیاسی و دینی پیوسته تکرار میشد. شک نیست که وضع شیعیان به صورت قابل ملاحظهای با وفات امام یازدهم در 260 ق / 873 - 74 م و اندکی پس از آن غیبت امام دوازدهم «عج» تغییر پیدا کرد.
این حوادث در سامرا که امامان در آنجا تحت نظر زندگی میکردند، اتفاق افتاد.
سیاست اسلامی-مسیحی
موفق برای آن که دستیاری در اداره امور حکومت داشته باشد، دبیری به نام صاعد بن مَخْلَه را که مسیحی مسلمان شده بود به خدمت گرفت و کوشید تا هم کیشان سابقش وضع اجتماعی بهتری پیدا کنند.
هر چند این سیاست اسلامی - مسیحی دبیران نسطوری سرانجام با شکست رو به رو شد و صاعد در نتیجه دخالتش در اجرای این سیاست، مورد بی مهری قرار گرفت.
دبیران که بعضی از آنان را امیران ترک، به خاطر لیاقتی که داشتند، به خدمت برگزیده بودند، در دستگاه خلافت باقی ماندند و جز وزارت به مقام های بالایی از حکومت رسیدند.
همچنین ببینید :