هر کسی در زندگی خوداسوه و پیشوایی دارد که سعی میکند خود را به او نزدیک سازد و پرتوی از صفات او را در درون جان خود ببیند. به تعبیر دیگر در درون انسان جایی برای اسوهها و قهرمانها است؛
و به همین دلیل، تمام ملتهای جهان در تاریخ خود به قهرمانان واقعی و گاه پنداری متوسل میشوند و بخشی از فرهنگ و تاریخ خود را بر اساس وجود آنها بنا میکنند، در مجالس خود از آنها سخن میگویند و آنها را میستایند نو سعی میکنند خود را از نظر صفات و روحیات به آنها نزدیک سازند.
اضافه بر این، اصل «محاکات» (همرنگ شدن با دیگران مخصوصاً افراد با شخصیت) یکی از اصول مسلّم روانی است.
مطابق این اصل انسان کششی در وجود خود به سوی هماهنگی و همرنگی با دیگران (مخصوصاً با قهرمانان) احساس میکند و به همین علّت به سوی اعمال و صفات آنان جذب میشود. این جذب و انجذاب در برابر افرادی که انسان نسبت به آنها ایمان کامل دارد بسیار نیرومند و جذابتر است.
به همین دلیل ما در اسلام دو اصل به نام
تولّی و
تبرّی داریم یا به تعبیر دیگر، «حُبّ فیالله» و «بغض فیالله» که هر دو در واقع اشاره به یک حقیقت است.
طبق این دو اصل ما موظفیم دوستان خدا را دوست داریم و دشمنان خدا را دشمن و پیشوایان بزرگ دین، یعنی
پیامبر اکرم (صلی اللهعلیهوآلهوسلم) و امامان معصوم (علیهالسلام) را در همه چیز اسوه و الگوی خود قرار دهیم.
این دستور بقدری مهم است که در آیات قرآن به عنوان نشانه ایمان و در روایات اسلامی به عنوان «محکمترین دستگیره ایمان» معرفی شده است و تا تولی و تبری نباشد بقیه اعمال بیحاصل شمرده شده است.
احادیث بسیار فراوانی در کتب اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت در زمینه حب فیالله و بغص فی الله و تولی و تبری آمده است و به قدری در این باره اهمیت داده شده که در کمتر چیزی نظیر آن دیده میشود.
بیشک این اهمیت به خاطر آثار مثبتی است که پیوند دوستی با اولیاء و دوستان خدا و بیزاری از دشمنان حق دارد و این آثار مثبت هم در قدرت ایمان ظاهر میشود و هم در تهذیب اخلاق و هم در پاکی اعمال و تقوا.
در حدیثی از
امام باقر علیهالسلام نقل شده است:
«اسلام بر پنج پایه بنا شده: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت (رهبری معصومین)
زراره میگوید: عرض کردم: کدامیک از اینها افضل است؟ فرمود: ولایت افضل است. زیرا کلید همه آنها است و والی و رهبر الهی راهنما به سوی چهار اصل دیگر است.
از این تعبیر بخوبی استفاده میشود که ولایت و اقتدا به اولیاء است. سبب احیاء سایر برنامههای دینی و مسایل عبادی و فردی و اجتماعی است و این اشاره روشنی به تأثیر مسأله ولایت در امر تهذیب نفوس و تحصیل مکارم اخلاق میباشند.
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
هرگاه بخواهی بدانی در تو خیر و نیکی وجود دارد یا نه؟ نگاهی به قلبت کن! اگر اهل اطاعت الهی را دوست دارد و اهل معصیت رادشمن میشمرد. تو انسان خوبی هستی و خدا تو را دوست دارد: و اگر اهل اطاعت الهی را دشمن میدارد و اهل معصیتش را دوست دارد نیکی در تو نیست و خدا تو را دشمن میدارد و انسان با کسی است که او را دوست میدارد.