امام حسین علیه السلام از کودکی با پیامبر خدا مأنوس بود و با حضرت درباره مسائل مهم مذاکره و گفتگو می نمود که نمونه ای از آن از نظر می گذرد؛ امام حسین علیه السلام فرمود: روزی بر پیامبر وارد شدم در حالی که حضرت در تفکر بود و چهره ای غمگین داشت .
گفتم: ای رسول خدا، چرا شما را در حال تفکر می بینم ؟
فرمودند: ای فرزندم،
جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای رسول خدا، خدای بزرگ به تو سلام می رساند و می گوید: مدت نبوت تو سپری شد و روزگارت به انتها رسید، اسم اکرم و میراث علم و آثار علم نبوت را به علی بن ابی طالب بسپار که من زمین را رها نمی کنم جز اینکه درآن عالمی باشد که به واسطه او طاعت و ولایت من شناخته شود، من علم نبوت را از ذریه تو قطع نمی کنم همچنانکه از ذریه انبیایی که بین تو و آدم بودند قطع نکردم .
به پیامبر گفتم: چه کسی بعد از شما امر ولایت را بدست می گیرد فرمود: پدر تو علی بن ابی طالب، برادرم و جانشینم و بعد از علی حسن و بعد از او تو و نه تن از نسل تو به دست خواهند گرفت .
منابع:
- بحار الانوار، ج 36، ص 345، حدیث 212.
مراجعه شود به: