ریشه لغوی «متد»
متد در لغت به معنای «روش» است و لوژی پسوند فرانسوی و به معنی «
شناخت» میباشد. پس
متولوژی به معنای «روش شناسی» است که امروزه به عنوان شاخهای از شناخت شناسی شناخته میشود و نیز به معنی «
فلسفه علمی» در برخی کتابها آمده است.
در متولوژی یا فلسفه علمی علمهای مختلفی از قبیل
طب ،
فلسفه ،
ریاضی ،
شیمی ،
علوم زیستی ،
فیزیک ،
روان شناسی و ... را مورد بررسی قرار میدهند و به تعریف موضوع و روش تحقیق در آن علم میپردازند.
پس مقصود از متد یا روش عبارتست از وسایل و ابزاری است که وصول به غایت و نتیجه را آسان میسازد. بدیهی است هر یک از علوم روش خاصی برای اثبات مطلب خود دارند. به فرض مثال هیچ فیلسوفی نمیتواند با استدلالات ذهنی خویش ثابت نماید که
ناپلئون بناپارت در چه سالی به
روسیه حمله کرد؟ و آیا در جنگ شکست خورد یا پیروز شد؟ زیرا روش تحقیق در اینگونه مسائل متکی به بررسی اسناد و مدارک و شواهد تاریخی است و نیز بستگی به ارزیابی درجه اعتبار آنهاست.
روش تحقیق در علوم
بطور کلی علوم را از نظر اسلوب تحقیق و روش پژوهش و سبک بررسی مسائل و اثبات مطالب به سر دسته کلی تقسیم میکنند.
- علوم عقلی :
آن دسته از علومی هستند که تکیه گاه اصلی آنها فقط قضایای بدیهی اولیه است مثل قضیه امتناع تناقض و ... که علمهایی مانند فلسفه ، کلام ، منطق و ریاضی تحت سیطره روش تعقلی هستند.
- علوم نقلی :
مبانی اصلی این علوم اسناد و مدارک و رویدادها و حوادث میباشد علم تاریخ ، علم حدیث و ... در زمره این علوم میباشند.
- علوم تجربی :
بیشترین راه اثبات این علوم مقدمات حسی و تجربی است که از راه مشاهده و احساس بدست میآید علمهایی مانند فیزیک ، شیمی ، طب و ... از این قبیل هستند.
روش تحقیق در فلسفه
در فلسفه اسلوب و روشهایی برای اثبات مطالب و پژوهش پیرامون
مسائل فلسفی میباشد که این علم را از سایر علوم متمایز میسازد و این بدین معنی نیست که حائلی به مانند دیوار آهنین ما بین فلسفه و دیگر علوم میباشد. بلکه بگونهای تاثیرگذار و تاثیرپذیر بوده است. با توجه به مطالب فوق میتوان گفت که فلسفه داخل در علوم تعقلی است. لذا میتوانیم روشهای تحقیق در آنرا بدین صورت بیان نماییم.
- تمثیل :
سیر از جزئی به جزئی دیگر است. یعنی در دو موضوعی که مشابه یکدیگرند و حکم یکی از آنها معلوم است به دیگری سرایت داده میشود. بمانند اینکه وقتی برای ما ثابت شود که شراب خرما در جهت سستی مانند شراب انگور است و از سویی بدانیم که شراب انگور حرام است. میتوانیم استنباط کنیم که شراب خرما نیز حرام میباشد.
- استقرا :
در لغت به معنی قریه به قریه گشتن است و در اصطلاح عبارت از سیر از جز به کل میباشد. یعنی با بررسی افراد یک شی و یافتن خاصیت مشترک بین آنها حکم میکنیم که خاصیت مزبور برای آن شی و در همه افراد آن تحقق دارد به عبارت دیگر ذهن پارهای از جزئیات را بررسی میکند و از آنها یک حکم عمومی استنباط میکند. مثل آنکه تعدادی از حیوان را بررسی کنیم و آنگاه ملاحظه کنیم که برخی حیوانها هنگام جویدن فک پایین خود را حرکت میدهند سپس از این مشاهده یک اصل کلی را استنباط میکنیم که هر حیوانی هنگام جویدن ، فک پایین خود را حرکت میدهد. استقرا بر دو قسم ناقص و تام میباشد.
- قیاس :
سیر از کلی به جزئی است یعنی نخست ، محصولی را برای یک موضوع کلی ثابت میکنند، سپس بر اساس آن حکم جزئیات آن موضوع معلوم میگردد. به طور کلی در تعریف قیاس چنین آمده است که : قیاس متشکل از چند قضیه که هرگاه پذیرفته شود ذاتا مستلزم گفتار دیگری است.
سخن آخر
پایه و اساس
استدلالات فلسفی بر مبنای «
قیاس» است. زیرا تنها در قیاس میتوانیم از یک اصل کلی به موارد جزئی و به نتیجه یا همان بدیهیات اولیه و یقینی برسیم چون اصل کلی و مقدمه کلی مرهون تلاش و روش تعقلی است و رسیدن به اصل کلی در علوم تجربی محال است. در قیاس به علت نائل شدن به بدیهیات اولیه جای هیچ شبهه و شکی باقی نمیماند و در نتیجه استقرا ناقص و تمثیل هرگز مفید یقین نیستند و در فلسفه جایی ندارند.
مباحث مرتبط با عنوان