ماجرای کتابسوزی از واقعیت تا خیال
اگر مسلمین کتابخانههای ایران یا مصر را به آتش کشیده باشند جای این هست که گفته شود اسلام ماهیتی ویرانگر داشته نه سازنده و در برابر خدمات که به ایران کرده زیانهایی هم وارد کرده و از یک نظر موهبت و از نظری دیگر فاجعه بوده است
شبهه 1:
آنچه که بتوان به دانشگاه امروز تشبیه کرد همان است که خسرو پادشاه ساسانی و تأسیس کرد و در شوش پایتخت آنروز دارالعلم بزرگی به نام گنبدی شاپور ،این دانشگاه دوام داشت تا این که در زمان حمله اعراب به ایران مانند سایر مؤسسات از بین رفت و با آن که دین اسلام تأکید کرده که علم را حتی اگر در چین است بدست آورید، فاتحین عرب بر خلاف دستور پیامبر حتی کتابخانه ملی ایران را آتش زدند.
پاسخها:
1 – بعد از یونان و قبل از تأسیس دانشگاه گندی شاپور، دانشگاه عظیم اسکندریه بوده که با دانشگاه جندی شاپور طرف قیاس نبوده که اندکی در قرن اول و به مقیاس در قرن دوم مسلمین از آثار اسکندریه برای ترجمه استفاده کردند.
2- دانشگاه جندی شاپور یک مرکز پزشکی بوده از ناحیه اعراب آسیب ندید و تا قرن سوم و چهارم پا برجا بود پس از آن که حوزه بغداد تأسیس شد این دانشگاه تحت الشعاع واقع شد و تدریجاً از بین رفت ابن ماسویهها و بختیشوع ها در قرن 2و3 فارغ التحصیل همین دانشگاه بودند و خلفای عباسی هم از منجمین و پزشکان این دانشگاه در دربار استفاده میکردند.
3- دانشگاه جندی شاپور اعلمای مسیحی که از لحاظ مذهب و نژاد به روم وابستگی داشتند 18اداره میکردند و روح این دانشگاه رومی بود نه زرتشتی و از نظر جغرافیای،سیاسی و مدنی جزء ایران بود روح ایرانیان روح علمی بود ولی رژیم حاکم بر ایران در دوره ساسانی،رژیمی ضد علمی بود زیرا مواد و معلومات در این دین منحصر به درباریان و روحانیان بود و برای سایر طبقات ممنوع بود و طبعاً علم و کتاب رشد نمیکرد زیرا معمولاً دانشمندان از طبقات محروم بر میخیزند و از طرفی دیگر این دو طبقه به گونه فاسد شده بودند که از آنها انتظار آثار علمی نمیرفت.
4- کتابخانه ملی ایران در کجا قرار داشتند،با وجود این که جزئیات حوادث فتوحات اسلامی در ایران و روم ضبط شده نامی از کتابخانهای در ایران اعم از این که به آتش کشیده شده یا نشده برده نشده بلکه مدارک تاریخی خلاف آن را ثابت میکنند.
5- در ایران ساسانی آثار علمی و ادبی کما بیش بوده ، بسیاری از آنها به عربی ترجمه شد و باقی ماند و بسیاری دیگر نه به علت کتابسوزی بلکه به علت طبیعی و مادی از بین رفتند زیرا هرگاه تحولی در فکر اندیشه مردم پدید آید و فرهنگی هجوم آورد افکار را متوجه خود میسازد و به نحو افراط فرهنگ کهن مورد بیمهری قرار میگیرد و آثار علمی مربوط به فرهنگ کهن بر اثر بیتوجهی مردم تدریجاً از بین میرود.
6- هنگام فتح ایران کتابهایی که بعضی از آنها تعیین بوده در کتابخانههای خصوصی افراد وجود داشته ولی بعد از فتح ایران و اسلام ایرانیان و رواج خط عربی و فراموش شدن خط پهلوی که آن که کتابهای به آن خط بوده آن کتابها برای مردم بلا استفاده بوده و تدریجاً از بین رفته است.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری