مرداویج یک دسته از سپاه خود را نیز به فرماندهی سرداری از اهل قزوین به نام ابن علان و معروف به خواجه، به جانب دینور فرستاد.
این سپاه نیز از آغاز ورودش به شهر دست به کشتار زد که به قول برخی هفده هزار تن و به قول برخی دیگر پنجاه هزار تن از اهل دینور را از دم تیغ گذراند، حتی ممشاد دینوری، صوفی و زاهد معروف و محبوب شهر نیز که با رویی گشاده و لحن موعظه و شفاعت، برای جلوگیری از ادامه این کشتار وحشیانه بیرون آمد، به امر ابن علان با اهانت و خواری کشته شد.
کشتار، تاراج، تجاوز و اسارت مردم همچنان ادامه یافت و تا حدود کرمانشاهان و حلوان نیز کشیده شد در نتیجه دهها هزار اسیر با غنایم و اموال ربوده شده از مردم به دست سپاه گیل و دیلم افتاد و از این راهزنیها، که بعدها نزد برخی مورخان صبغه «پهلوانی» یافت، هم غنایم بسیار زیادی عاید سپاه مرداویج شد و هم قلمرو اش توسعه و وسعت قابل ملاحظهای یافت.
این غنایم و اموال را نزد مرداویج فرستادند و او آنها را با قسمتی از سپاه به اصفهان گسیل کرد و خود با بیش از چهل هزار نفر از سپاهیان به همان شهری که در آن جا، خاندان ابی دلف عجلی بستانها و باغهای اطراف آن را برای پذیراییش آماده کرده بودند، روانه شد.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد