لشکرکشی محمود به هند - نبرد تانسیر
«405 ق / 1014 م»
تانسیر در نزد هندوان همانند «ملکه» بود در نزد مسلمانان. اقوالی که درباره کثرت خزانه معابد آن دیار و همچنین پیلان تانسیر برای محمود نقل کرده بودند، او را به طمع تصرف خزاین تانسیر انداخت. با آن که هندوان سعی فراوان نمودند تا محمود را از این لشکرکشی منصرف سازند، اما سلطان غزنه، غارت اموال تانسیر را به مراتب مهمتر از علاقه مذهبی
هندوان به این شهر میدید.
شهر به دنبال جنگهای خونینی که در 405 ق / 1014 م، روی داد و در نهایت تسلیم شد، تقریباً خالی از سکنه بود به طوری که «
غازیان سلطان آن چه را یافتند غارت کردند». و بتان بسیار بشکستند و «آن بت چکرسوم را به غزنین آوردند و بر درگاه بنهادند و خلق بسیار گرد آمدند به نظاره آن».
گفتنی است که کثرت این گونه
غنایم و شهرت بت خانههای پر ذخایر هند که در روایات سیاحان، مسافران و سپاهیان از آن یاد میشد، البته توجه غازیان و مطوعه را نیز همچون توجه محمود، به خود جلب میکرد.
از این رو، هر بار و هر زمان که محمود گرفتاری دیگر نداشت، به فکر غزوه با «کفار» هند میافتاد. به طوری که در تجهیز سپاه برای لشکر کشی به هندوستان نه تنها ترکان سپاه محمود به امیر کسب غنیمت خود را آماده استقبال از هر گونه خطری میکردند، بلکه علاقه به «قتل کفار و نشر آیین اسلام» غازیان و مطوعه را نیز تحریک میکرد تا به بهانه جهاد و دعوت به دین، خود را از اکناف و اطراف به سپاه او ملحق سازند.
با آن که ظاهراً محمود به اشتغالی منظم و پایدار در این بلاد علاقهای نداشت ولی پس از غارت، چپاول و ویران کردن مناطق، آن دیار را ترک میگفت، اما از طرفی در ظاهر هم که شده دستور میداد تا پس از تخریب معابد و بت خانهها، مساجدی جای آن بسازند و همچنین مبلغان را به هر جایی میفرستاد «تا مر هندوان را شرایط اسلام بیاموزند.
در غالب موارد، همت غازیان و مطوعه و مشور و مشوقان در نشر دین، از حد تخریب بت خانهها و قتل نفوس فراتر نمیرفت، چنان چه بر
خلافت تصور آنها، این کشتار فجیع از کفار و مشرکین و این شیوه تبلیغ دین، نه موجب هدم آنها و نه پذیرش دین از سوی آنها میشد.