خبر دستگیری
هانی به
مسلم رسید. مسلم عدهای را جمعآوری کرد و با فریادهای « یا منصور، اَمِت »؛ ( ای یاریشده، بکُش) که از شعارهای
پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگها بود، یاران خود را فرا خواند.
ابن زیاد که در حال سخنرانی در مسجد بود، با شنیدن صدای فریادها به داخل قصر خود رفت و درها را به روی خود بست. سپاه مسلم قصر را محاصره کردند، اما به علتی که روشن نیست در پشتی قصر که مشهور به « در رومیین » بود، در محاصره در نیامد و بزرگان
کوفه از آنجا با ابن زیاد تماس برقرار کردند.
جمعیتی که همراه مسلم بود، در آغاز بسیار بودند، اما بزرگان کوفه به تحریک ابن زیاد، تهدیدها را آغاز کردند و به مردم گفتند فردا سپاه شام خواهد آمد و با شما چنین و چنان خواهد کرد.
با این حرفها گروهی از قبایل مختلفی که در سپاه مسلم بودند، از او جدا شدند. زنهای زیادی هم به دنبال شوهران و فرزندان خود رفتند و گفتند:« دیگران هستند. بقیه جای خالی شما را پر خواهند کرد!»
و به این ترتیب چند ساعتی نگذشت که اطراف مسلم خلوت شد. در هنگام مغرب، تنها سی نفر پشت سرش نماز خواندند و پس از نماز همانها هم متفرق شدند و مسلم تنها ماند.
منابع:
- الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 31.
- تاریخ طبری، ج 4، ص 227.
- حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص 185.
مراجعه شود به: