|
قمر کالیستو
|
|
قمر اروپا
|
|
قمر گانیمید
|
|
قمر یو
|
مقدمه
معمولاً کشف
قمرهای چهار گانه بزرگ مشتری را در روز 7 ژانویه 1610 میلادی به
گالیله نسبت میدهند، اما حقیقت این است که قمرهای مزبور را قبلاً شخص دیگری به نام
سیمون ماریوس شناسائی کرده و حتی نامهایی برای آنها برگزیده است. در اینکه گالیله در شناسایی این اقمار کوشش بیشتری بکار برده و حرکات آنها را دقیقاً بررسی کرده است، تردید نیست و بجا است هر دو نفر را کاشفین واقعی اقمار مزبرو بدانیم. گالیله در گزارش خویش مینویسد: خوشبختم جهانیان را از کشف چهار سیاره که انسان از وجود آنها تا این تاریخ بی خبر بوده است مطلع سازم.
اهمیت کشف گالیله
کشف گالیله از اهمیت بسزائی برخوردار است، زیرا باورهای گذشته را مبنی بر اینکه
زمین مرکز عالم است و کائنات به دور آن طواف میکنند کلاً به یک سو نهاد و با تجسم منظومه مشتری ، زمین را از مرکز کائنات کشید و به گرد خورشید به گردش در آورد. به هر حال حتی دوربینهای کوچک نیز قادرند قمرهای گالیله را برابر دیدگان ما نمایان سازند و گردش آنها را به دور مشتری نمایش دهند و پدیدههایی چون گرفت و پوشش اقمار مزبور را از برابر قرص مشتری بخوبی آشکار نمایند.
مدار قمرهای گالیله
مدار قمرهای گالیله کلاً بر سطح استوای مشتری منطبق است و به جهت طی گردش خویش به دور مشتری گاه در پشت
سیاره پنهان میکند و پس از مدتی دوباره ظاهر میشوند و پس از عبور از مقابل مشتری ، محو و به پشت مادر خویش میخزند. به کمک
تلسکوپهای خوب سایه اقمار را هنگامی که از مقابل قرص مشتری عبور میکنند به آسانی میتوان مشاهده کرد. سایه اقمار مزبور ظاهراً بصورت لکههای تاریکی است که اندازههایی با جثه قمر متناسب است. قمرهای گالیله گاه هنگام عبور یکدیگر را میپوشانند و بدینسان قمری دیگر را باعث میگردد.
خسوف قمر بوسیله
گانیمد در 8 فوریه 1920 و گرفت قمر یو بوسیله
کالیستو در 18 فوریه 1932 را از جمله رویدادهای مزبور میتوان نام برد.
قمر یو
درونی ترین قمر از اقمار گالیله ،
یو نام دارد که بعد از j
2 و پیش از اروپا واقع شده و شعاع آن 1820 کیلومتر و نسبت بازتاب آن 0.63 است. یو در میان قمرهای گالیله با چگالی که با چگالی (تراکم)
ماه برابری میکند، متراکمترین قمر بشمار میآید. تا پیش از مأموریت ویجرها ، کارشناسان بر این گمان بودند که سطح یو همانند ماه از گودهای شهابی پوشیده شده و چهره آبله گونی به قمر مزبور بخشیده است، اما فضا ناو ویجر 1 بر این پندار پایان بخشید و نشان داد که قمر یو دارای سطحی پف کرده و کما بیش قابل انعطافی است که نشانههای فراوانی از
فعالیتهای آذرین در گوشه و کنار آن به چشم میخورد.
تصاویری که بوسیله ویجر 1 و از فاصله 420.100 کیلومتری یو تهیه شده ، نشان میدهد که رنگ قمر مزبور قرمز مایل به نارنجی است و عوارض چشمگیر آن به آتشفشانهای عظیمی اختصاص یافته که سرعت فوران پارهای از آنها به بیش از یک کیلومتر در ثانیه (یعنی به مراتب سریعتر از سرعت فوران آتشفشان معروف
اتنا بالغ میگردد و ارتفاع فورانها به 70 تا 300 کیلومتر میرسد.
ویجر 2 نیز که از فاصله 558.270 کیلومتری قمر یو گذشت، شرایط حاکم بر یو را دوباره تأیید نمود و افزون بر آن نشان داد که پوسته قمر مزبور از گوگرد و دی اکسید گوگرد تشکیل یافته و مواد گداخته سیلیکانه درونی ، یو را زیر پوشش قرار داده است و هسته آن به یک توده مرکزی احتمالاً جامده اختصاص یافته است. با وجود کم بودن سرعت گریز یو که قاعدتاً بایستی از توانایی کافی برای نگهداری جو در پیرامون خویش عاری باشد، مع الوصف پایونیر 10 در دسامبر 1973 وجود جو رقیقی را با فشار کمتر از پاسکال در اطراف یو نشان میدهد.
قمر اروپا
قمر اروپا که با شعاع 1525 کیلومتر کوچکترین قمر گالیله بشمار می آید. بین یو و گانیمد واقع شده است. چگالی این قمر که از نظر اندازه و جرم تقریباً با ماه برابر است، با نسبت بازتاب 0.64 بهترین منعکس کننده اقمار گالیله محسوب میگردد. فضا ناو ویجر 1 از 732.230 کیلومتری قمر مزبور به آن نزدیکتر نگردید و به همین دلیل تصویرهای آن در مقایسه با تصاویر دیگر اقمار گالیله از وضوح کمتری برخوردار است. عکسهای مزبور روی هم رفته نشان میداد که قمر اروپا شباهتی با قمر یو ندارد و سطح آن تقریباً سفید و هموار است و نشانهای از
آتشفشان و گودهای شهابی در آن دیده نمیشود.
ویجر 2 به اروپا نزدیکتر شد و تصاویر خوب و روشنی از فاصله 204.030 کیلومتری آن به زمین مخابره نمود. در عکسهای مزبور خطهای باریک و روشنی که یکدیگر را قطع میکنند به چشم میخورد که عرضشان به حدود 40 کیلومتر و طول آنها به هزاران کیلومتر میرسد. خطوط مزبور بوسیله شیارهای کوتاهتری به عرض 10 کیلومتر قطع میگردند. پوسته هموار و تقریباً صاف اروپا این تصور را ایجاد میکند که سطح قمر مزبور را پوستهای از یخ به ستبرای حدود 100 کیلومتر فرا گرفته و یا پستیهای آن را آب یخ بستهای پوشانیده و ظاهراً ناهمواریها را مخفی ساخته است.
قمر گانیمد
قمر گانیمد که میان قمرهای اروپا و کالیستو قرار گرفته ، بزرگترین قمر مشتری است. این قمر با دارا بودن نسبت بازتابی برابر 0.4 و شعاعی معادل 2635 کیلومتر یکی از بزرگترین قمرهای
منظومه خورشیدی است که بوسیله تلسکوپ بخوبی دیده می شود. چگالی سراسری گانیمد تقریباً دو برابر آب است و از این رو می توان استنباط نمود که نیم از سنگ و نیم از یخ آب تشکیل یافته و پوسته ای از یخ و مراد سنگی پیرامون توده سیلیکاته درونی آن فرا گرفته است. گانیمد درون مغناطکره برجیس گردش می کند و نشانه ای از جو در پیرامون آن دیده نمی شود.
ویجر 1 از فاصله 112.030 کیلومتری گانیمد عبور نمود و ویجر 2 با فاصله ای برابر 59.530 کیلومتر از هشتاد درصد سطح آن عکسبرداری کرد. گانیمد در نخستین نگاه به ماه می ماند، زیرا چهره آن را گودهای فراوانی آبله گون ساخته است. اگر گودهای قمر مزبور را از گونه شهابی فرض نمائیم، ناگزیر باید بپذیریم که سطح گانیمد که عمدتاً از یخ تشکیل یافته. در روزگار گذشته به شدت زیر
بمبارانهای شهابی قرار داشته است. آزمایشها و بررسیها نشان میدهند که سطح گانیمد در برابر وزن زیاد از استقامات کافی برخوردار نیست و میزان آب آن احتمالاً از آب قمر اروپا بیشتر است.
قمر کالیستو
کالیستو بیرونی ترین قمر از اقمار گالیله است که درون مغناطو کره مشتری و در آنسوی کمربندهای تشعشعی اصلی به گرد برجیس در گردش است و به همین دلیل تا اندازهای از اثرات ذرات نیرومند و یا تشعشعات حرارتی ما در خویش در امان است. شعاع این قمر حدود 2500 کیلومتر است و از این بابت کم چگالترین قمر گالیله به شمار میآید. کالیستو از نظر بازتاب نور ضعیف است و نسبت آن از 0.2 تجاوز نمی کند. از آنجائی که ابعاد و چگالی قمر مزبور با دقت کافی اندازه گیری نشده ، لذا آگاهی ما نیز از کالیستو به همان میزان محدود است.
ساختمان درونی کالیستو سادهتر از گانیمد است و تقریباً محقق است که پوسته آن از یک لایه سنگ و یخ به ضخامت حدود 300 کیلومتر تشکیل یافته و در زیر آن تودهای از آب انباشته گردیده و در میان آن هستهای از مواد سیلیکاته بنام توده مرکزی جای گرفته است. ویجر 1 از فاصله 123.950 کیلومتری کالیستو گذشت و ویجر 2 نیز قمر مزبور را از فاصله 212.510 کیلومتری دیدار نمود و به عکسبرداری از حدود 80 درصد سطح آن موفق گردید.
بررسیهای به عمل آمده آشکار میسازد که پوسته یخی کالیستو با بیش از 4 هزار میلیون سال عمر ، یکی از کهنترین چهرههای
منظومه خورشیدی است. سطح کلالیستو از گودهای گوناگون اشباع شده و علاوه بر آن یک سری دوایر متحدالمرکز نیز در گوشته و کنار آن به چشم میخورد که احتمالاً در پی چروکیدن سطح پوسته قمر مزبور پدید آمدهاند.
مباحث مرتبط با عنوان