عبادتها و تمرینهای مکرر که در دین مقدس اسلام دستور رسیده نوعی ورزش روحی است ، نوعی ابتلا و تحمل شداید است .
بعضی از آن عبادتها واقعا سخت است .
جهاد یکی از آن عبادتهاست ، بدیهی است با نازپروردگی و آسایش سازگار نیست .
از پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده که
من لم یغز و لم یحدث نفسه بغزو مات علی شعبة من النفاق » " (سنن نسائی ، ج 6 )
کسی که برای دین سربازی نکرده باشد ، یا در قلب خود آرزوی این کار را نداشته باشد ، با نوعی از نفاق خواهد مرد .
برخی از پردهها و کدورتهاست که فقط جهاد و تصادمها و اصطکاکهای آنطوری ، آنها را از بین میبرد . بعضی از اخلاق عالی جز در میدان نبرد پدید نمی آید . شجاعت و دلاوری با خواندن کتاب و خلوت نشینی و گوشه گیری پیدا نمی شود .
حج که یکی دیگر از عبادات است و بر هر مستطیعی لازم است که لااقل در عمر یک بار این وظیفه اجتماعی و عبادی را انجام دهد ، خالی از مشقت و دشواری نیست .
علی علیهالسلام درباره کعبه میفرماید :
خداوند خانهای را که باید مردم گرد آن طواف کنند در یکی از ناهموارترین و نامعمورترین نقطههای زمین قرار داد و اگر میخواست ، میتوانست در یکی از نقاط پر باغ و درخت و پر میوه و گردشگاههای درجه اول جهان قرار دهد ، اما آن وقت دیگر امتحان و آزمایش و تحمل مشقت در کار نبود ، مردم برای تنزه هم میآمدند و منظور مقدسی که هست حاصل نمی شد .
میفرماید .
" « و لکن الله یختبر عباده بأنواع الشدائد ، و یتعبدهم بأنواع المجاهد ، و یبتلیهم بضروب المکارهإخراجا للتکبر من قلوبهم وإسکانا للتذلل فی نفوسهم ، و لیجعل ذلک أبوابا فتحاإلی فضله ، و أسبابا ذللا لعفوه » " (نهج البلاغه ، خطبه . 234 )
خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه میکند و اقسام کوششها و مجاهدتها جلوی پای آنها میگذارد . تکالیفی گوناگون بر خلاف طبع آسایش طلب آنها بر آنها مقرر میدارد تا غرور و تکبر از دلشان بیرون رود و نفوسشان عادت میدارد تا غرور و تکبر بیرون رود و نفوسشان عادت کند به عبودیت خدا ، و این وسیلهای است برای اینکه درهای فضل و رحمت و عنایت پروردگار به روی آنها گشوده شود .
عسر و حرج
در آخر سخن به طور اشاره یک نکته را یادآوری میکنم :
ممکن است بگویید پس با این حرفها تکلیف آن مطلب دیگر چه میشود که میگویند در اسلام عسر و حرج نیست ، کلفت و مشقت نیست ؟
اینها دو مطلب است : درست است که مقررات دین مقدس اسلام مبنی بر کلفت نیست ، مبنی بر حرج نیست .
" « ما جعل علیکم فی الدین من حرج »" (حج ، . 78 )،
به طوری نیست که عمل به آن مقررات پای بند بشر و مزاحم او باشد ، اما این دلیل این نیست که اسلام اساس تربیت خود را بر نازپروری و ضعیف پروری نهاده است .
نازپروری و در نتیجه ضعیف پروری یک مطلب است ، کلفت نبودن و حرج نبودن و مزاحم نبودن و دست و پاگیر نبودن تکالیف اسلامی مطلب دیگری است .
منبع: بیست گفتار
نویسنده: شهید مطهری
صفحه213