مقدمه
فضانورد میر به قصد پیشتازی جدید زمانی سفر خود را آغاز کرده است، 14 ماه
بی وزنی و تغذیه از داخل لوله. سفر هیئتهای اعزامی قبلی باید به دلیل افسردگی خاطر شرکت کنندگان متوقف گردد.
والری/پولیاکف ، 51 ساله تا هنگامی که در زمین به سر میبرد به عنوان الگوی شخصیتی قوی محسوب میشد. روانشناسان ثبات روانی و آرامش درونی او را گواهی میکردند. مردی همچون ستونی از پولاد. اکنون او باید فضایل خود را در فضا نیز به اثبات برساند.
پولیاکف در فضاپیمای روسی "میر" سکنی گزید. 80 کیلومتر مربع فضای تهی او را احاطه میکند. تعدادی از پنجرههای دایره شکل سفینه با پوشش قارچش کور و مسدود شدهاند. پس از گذشت 429 روز در بهار سال 1374 پزشک حاذق بار دیگر به زمین باز گشت. سفر از آغاز با ترس و بیم آغاز شد. پولیاکف این کهنه سرباز عینکی با همکارانش ،
ویکتور/آفاناسیف و
یوری/اوساچف در تاریخ 18 دیماه سال 1373 در داخل کپسول سایوز قرار گرفتند. در ساعت 13 حامل به فضا پرتاب شد.
شرایط فضانوردان
این گروه سه نفره در حالت نشسته با زانوان قائم و پشت متمایل به عقب به آسمان پرتاب شدند. پس از گذشت 3 دقیقه این سه نفر روسی از میان پوشش هوایی زمین گذشتند و غوطه ور شدن در پی بی وزنی در بدن با حالت تهوع و افزایش شدید فشار چشم محسوس میشود. در 24 ساعت اولیه صورت پفک ، متورم شده و باد میکند. با نگاهی تار ، تنها با نوشیدن چای سرد و رفع غذای حاجت در یک هدف خویش ره میپیمودند.
میر "صلح" با سرعت 22.400 کیلومتر در ساعت در مدار زمین در حرکت بود. پس از 2 روز به هدف رسیدند. آنتنهای جفت کننده خودکار در فضاپیما به کار افتادند. صدای غیژ غیژ فلزات شنیده میشد. دریچههای فشار باز شدند. سپس گروه به داخل منزلگاه جدید خویش غلتیدند. بخش فضای مصنوعی ، جای نامناسبی است. کل طول اتاق نشیمن اصلی 7.67 متر است از دستگاهها صدای وزوز متصاعد میشود. ساکنان میتوانند با خزیدن در راهروهایی به واحد کوانت 1 و 2 و همچنین به آزمایشگاه مواد "کریستال" دست یابند.
پولیاکف به خوبی میدانست چه چیزی در انتظار اوست. یک بار دیگر در اواخر دهه 1360 ، به مدت 241 روز در قوطی کنسرو پرنده به سر برده بود. در آن زمان
اولف مربولد فضانورد آلمانی سفینه آزمایشگاه فضایی گفته بود: "درفضا ماندن برایم بهتر از زندان به سر بردن است". با این مسافرت برنامه ریزی شده روسها درنظر دارند امکان سفر به مریخ را بیازمایند. سفر به سیاره سرخ سه سال به طول خواهد کشید. آیا جسم و روان تحمل این مدت زمان را خواهند داشت؟
پولیاکف موظف است هر گونه دگرگونی خلقی و روحی را در خود ثبت کند. او مطمئنا آزمایش خون و آزمایش هورمونی خود را بررسی میکند. دانشمندان مرکز پژوهش فضا و هوانوردی آلمان ، در صددند تا با آزمونهای حافظه و واکنش او را به ستوه آورند. مهمان دائمی این دستگاه فضایی به همراه دو یار دیگر که اندکی کمتر از شش ماه میمانند در جامعه یکپارچه پنگوئنی خود به حالت آویخته در هوا به این سو و آن سو در حرکت است.
این جامه یکپارچه از داخل با کابلهای پلاستیکی کاملا محکم شده تا در برابر هر حرکت با مقاومتی مصنوعی مقابله کند. افت تدریجی کارکرد ماهیچهها ، در فضا مشکل بزرگی است. برای محدود کردن این عارضه همه سرنشینان میر ، موظف هستند روزانه به مدت 2 ساعت دوچرخه سواری کرده و بر روی راهروی برقی پاهایشان را به حرکت درآورند و یا با وسایل ورزشی مخصوص ، ماهیچههای سینه و بازوها را حرکت دهند.
تأثیرات فیزیولوژیکی
در اوایل بخصوص به هنگام مرحله تطابق ، بدن سخت زیر فشار قرار میگیرد:
- احساس تشنگی سریعا کم میشود.
- استخوانها کلسیم از دست میدهند. پس از گذشت 3 ماه این سیر خطرناک متوقف میشود.
- اکثریت قریب به اتفاق فضانوردان در عرض دو هفته اول دچار سرما خوردگی میشوند. دستگاه ایمنی بدن سخت ضعیف میشود.
در سال 1357 فضانورد یوری/رماننکو بر روی سفینه پیشرو میر به نام "سالیوت" مجبور شد با عفونتی شدید در ناحیه گونه ، دست و پنجه نرم کند. دستگاه ایمنی بدن او چنان ضعیف شده بود که رویارویی با عفونت خفیف دندان را نداشت و این منجر به عفونت گونه وی شد. همکار وی الکساندر/لاویکین در سال 1366 بر روی میر از حال رفت. ظاهرا بزرگی جهان آفرینش بر روی روان نیز تأثیر میگذارد.
فضانوردان عامل شماره یک دلهره و دلشوره را وابستگی دائمی به دستگاههای نگاهدارنده حیات میدانند. بدون این دستگاهها آنها میباید یخ زده باشند، خفه شده و یا در صورت کاهش کلی فشار به تکههای گوشتی خونین مبدل شوند. چنین خیالهای ترسناکی معمولا پس از سه ماه شکل گرفته و احساسات متعالی فضانوردان را به کنار میزند. فضانورد ترسو میشود. توهم فاجعه به مخیلهاش میخزند.
اما هر کس تاب رویارویی با این تخیلات ترسناک و سرسام آور را ندارد. ولادیمیر/واسیوتین میبایست در سال 1364 به تندیاز فضاپیمای سالیوت خارج گردد. این مرد از افسردگی و اوهام مرگبار رنج میکشید. مدتی طولانی روسها چنین پیش آورهایی را مسکوت میگذاشتند. وضعیت فضانوردان کاملا سر زنده و شاداب اعلام میشد. اما این فقط ظاهر امر بود. در حال حاضر روانشناسان تصدیق میکنند که سفر در فضا با تعداد بیشماری عوامل محرک اعصاب همراه است.
تدابیر لازم برای تحمل پذیری فضانوردان
برای تحمل پذیر ساختن چنین محیط نا امید کنندهای برای کلیه سرنشینان میر شرح وظایفی تعیین شده است. برنامه روزانه پولیاکف بر اساس شرح دقیق وظایف وی تنظیم میشود. هر بامداد که ساعت شماته دار ساعت 8 را اعلام میکند؛ پزشک میخزد. از آنجه که در فضا ماهیچههای شکمی آزاد نمیشوند بدن شبها خمیده شده و جمع میشود. فضانورد آلمانی
کلاوس/دیتریش فلاد که در سال 1371 هشت روز در فضا به سر برده بخاطر میآورد: "من همیشه مثل چاقوی تاشو نیمه باز در کیسه خواب آویزان بودم."
پولیاکف سپس برای نظافت پیچگاهی شناور میشود: او دندانهایش را بدون آب مسواک میکند، و پلکهایش را با دستمال مرطوب پاک میکند. دستشویی و وان حمام به دلیل عدم طراحی صحیح قابل استفاده نیستند. فلاد میگوید: "اگر کمی شیر آب را باز کنید، بیدرنگ حبابهای آب کل ایستگاه را پر میکنند." در عوض توالت مکنده بخوبی عمل میکند. مدفوع بدون بو در یک مخزن جمع آوری میافتد. آب موجود در ادرار جدا و گاز
H2 و
O را تجزیه میکند. گاز متصاعد میشود و اکسیژن به مخزن هوای تنفسی هدایت میشود. ظهرها کارکنان ناهار میخورند.
در حالی که از ساق پایشان به نقطهای محکم میشوند، به حالت شناور حول میزی مواد غذایی گردی را به همراه گوشت کنسرو گرم شده صرف میکنند. در صورت تمایل هر کس میتواند از یک لوله سوپ غلیظ سبزیجات و سولیکانکا و یا از پاکتی آب میوه بمکد. پس از آن مردان آبی پوش دوباره به کار هجوم میآورند. فرمانده
آفاناسیف دستگاه هدایت کننده را بازبینی کرده و مهندس عرشه
اوساچف مسئول فنی بوده و پولیاکف باید به پاکیزه کردن و گرد گیری بپردازند. اینگونه روزها از پی هم سپری میشوند. این گروه سه نفره تنگاتنگ در داخل این صندوق به سر میبرند. در مورد استفاده از تخصصهای علمی ، پولیاکف تنها میتواند به معاینه خود بپردازد.
ساعت 18 هنگام استراحت بعد از ظهر است. تجربه نشان داده است که تقریبا همه فضانوردان در اوقات فراغت خود تنها یک فکر در سر دارند. آنها بسوی یکی از 13 پنجره ایستگاه شناور شده و به بیرون خیره میشوند. نظاره کنندگان از ارتفاع 400 کیلومتری شاهد نمایش شگفت انگیزی هستند. خورشید هر 90 دقیقه یکبار طلوع میکند. زمین با تناوب یکسانی از تاریکی به در آمده و به گلوله آبی درخشانی مبدل میشود تا دوباره در سیاهی فرو رود. بیشتر این منظره پرشکوه رنگها باعث سر در گمی میشود. فلاد معتقد است "کم کم تصورات دنیوی دچار دگرگونی میشوند." روانشناس میر ،
الکساندر/سلاید میگوید: "در آن بالا ، آنها خود را در بهشت احساس میکنند."
روسها برای مقابله با خطر منزوی شدن و دشواریهای روانی فضانوردارن در ایستگاه زمینی میر در نزدیکی مسکو ، شمار بسیاری روانشناس را به خدمت گماردهاند. هر 90 دقیقه یک بار پنجرهای برای گفتگوهای 10 دقیقهای باز میشود. مسئولان همچنین گفتگوهایی با خویشان و دوستان نیز برقرار میسازند. اما این گفتگوهای کوتاه نیز به سختی میتوانند یکنواختی حاکم را متعادل سازند. در فواصل 40 تا 60 روز یک بارکش بی سرنشین در کنار ایستگاه لنگر میاندازد. این بارکش فیلمهای جدید هالیوود ، کتاب و نامه به همراه میآورد. فلاد میگوید: "شاد از بابت پست از زمین همیشه بی اندازه است."
بیشترین مشکلات را پا بر جا نگه داشتن و همت کاری مردان به بار میآورند. مردان بی تاب و شورشی میشوند، روال زندگی آنان تغیر میکند. آنگونه که تحلیلها نشان میدهند دست کم دمای بدن ساعتی پیش از ظهر در فضانوردان ظاهر میشوند و آنان به گونهای دیگر نیز رؤیا میبینند. پولیاکف باید هر شب دستگاههای مخصوصی را به دور سر خود ببند تا به کمک آنها رفتارهای به هنگام خواب در فضا بررسی شوند. نمودارهای حاصله توسط زیست شناس و روان شناس
الکساندر/گوندل در مرکز پژوهشی فضا و هوانوردی آلمان در کلن ارزیابی میشوند. گوندل هنوز نمیتواند راهی برای بازخوانی این نمودارها بیاید.
گمان وی بر این میباشد که: از آنجا که در فضا قاعده شب و روز وجود ندارد، ساعت درونی بدن کاملا ار کار میافتد. بسیاری از همراهان کیهان نورد مپر در پایان مأموریت خود روزانه بیش از 10 ساعت در خواب بوده و مانند عروسک کوکی از خواب بر میخیزند.
شرایط روانی فضانوردان
پنهانی جو ارتکاب جنایت حاکم میشود. فضانورد والری ریومین در یادداشتهای روزانه خود مینویسد: چه شرایطی لازم است تا جنایتی مرتکب شد؟ وی در پاسخ مینویسد: برای این کار کافی است دو مرد را برای مدت 2 ماه در اتاقکی 7 متری زندانی سازی. اگرچه روسها افراد گروهایشان را با دقت گرد هم میآوردند، ولی با این همه در گروههای پیشین درگیریهای سخت و سهمگینی پیش میآمد. فضانوردان سالیوت والنتین لبدو و آناتولی با نفرتی سخت با یکدیگر رفتار میکردند. در کل مدت سفر که 211 روز طول کشید، تقریبا کلمهای بین این دو رد و بدل نشد. در میان افراد گروههای دیگر نیز دشنام و ناسزا رد و بدل میشد.
نسلاید روانشناس میر فضانوردی را بخاطر میآورد که کاملا خشمگین در دستگاه بی سیم فریاد زده بود: "ما را پایین بیاورید، من دیگر نمیخواهم با این وحشی کار کنم". این اوضاع با وجود بانوان وخیمتر میشود. آیا سفر به سیاره سرخ در بیم و ترس خلا به پایان خواهد رسید؟ فضاپیمای مریخ سه سال تمام به میان تاریکی نامحدود پرتاب خواهد شد. زمین از دیدرس ناپدید خواهد گشت. ارتباط رادیویی با تأخیر بسیار انجام میگیرد. فلاد عقیده دارد: "لحظه منزوی شدن بسیار ترسناک است." حتی کارشناسان نیز چنین سفرهای شگرفی را با دو دلی مینگرند. به نظر دیتریش مانزی ، روانشناش فضانوردی از هامبورگ ، با جدا شدن از سیاره زمین موقعیت پیش بینی ناپدید می شود.
مباحث مرتبط با عنوان