آب سنگین ؛ اکسید دوتریم heavy water: آبی که به جای هیدروژن ، دوتریوم دارد. به نسبت 1 در 500 در آب معمولی وجود دارد. در برخی از نیروگاههای هستهای برای تبدیل انرژی نوترونها به گرما بکار میرود.
آبکاری platting: آب خالصی که با فرآیند تقطیر بدست میآید.
آرمیچر ؛ القاگیر armature: بخش اصلی در دستگاههایی مثل موتور الکتریکی و مولد الکتریکی که در آن جریان متناوبی بوسیله میدان مغناطیسی در پیچههایی القاء میشود. عامل القاء ، حرکت میدان و پیچهها نسبت به یکدیگر است. بنابراین آرمیچر ممکن است متحرک باشد یا ساکن (آلترناتور).
آستانه threshold: کمترین مقدار هر متغیر یا عامل تأثیر گذار که بتواند اثر معینی را بگذارد یا ایجاد گند.
آستانه شنوایی threshold of hearing , threshold of audibility: کمترین شدت صوتی که گوش انسان بطور طبیعی قادر به شنیدن آن است.
آستیگماتیسم astigmatism: نقصی در عدسیها (از جمله در عدسی چشم) یا آینههای منحنی یا سطوح منحنی دیگر مثل قرنیه چشم ، ناشی از اختلاف انحناء در دو صفحه عمود بر هم. به این ترتیب که اگر اشعهای موازی واقع در یک صفحه در کانونی متمرکز شود، اشعهای موازی واقع در صفحه عمود بر آن در همان کانون متمرکز نمیشود. شخص مبتلا به آستیگاماتیسم نقطههای روشن مثل ستاره را به صورت یک خط کوتاه روشن میبیند و اگر خطوطی از یک جسم را که در یک راستا قرار دارند واضح ببیند، در راستای دیگر واضح نمیبیند.
آلترناتور ؛ متناوب ساز alternator: دستگاه تولید کننده جریان متناوب.
آلترنانس alternance: نصف دوره تناوب در حرکت متناوب.
آلفای قنطورس alpha centauri: نزدیکترین ستاره کهکشان راه شیری به منظومه شمسی و سومین ستاره پر نور آسمان ، به فاصله تقریبی 4 سال نوری از زمین.
ستاره آلفای قنطورس
آلکوماکس alcomax: آلیاژی از آهن ، نیکل ، کبالت و آلومینیوم که برای ساختن آهنربای دائمی قوی بکار میرود.
آلنیکو alnico: آلیاژی از آهن ، میکل ، کبالت و آلومینیوم که برای ساختن آهنربای دائمی بسیار قوی بکار میرود.
آلوتروپ allotrope: هر یک از شکلهای مختلف یک عنصر که با وجود تفاوت در خواص فیزیکی ، ترکیبات شیمیایی مشابهی بوجود میآورند. مثل الماس و گرافیت که دو آلوتروپ کربن بوده و خواص فیزیکی متفاوتی دارند، ولی از ترکیب هر کدام از آنها با اکسیژن دی اکسید کربن تولید میشود.
آلیاژ alloy: مادهای حاصل از امتزاج یک فلز با یک یا چند فلز یا غرذ فلز دیگر برای بدست آوردن فلزی با خواص و کیفیت مطلوب.
آمپر ampere: واحد شدت جریان الکتریکی.
الکتروفور electrophorus: اسبابی ساده و قدیمی برای تولید الکتریسیته ساکن ، متشکل از یک صفحه تخت نارسانا (معمولا لاستیکی) و یک قرص فلزی با دستهای نارسانا. صفحه لاستیکی را با مالش باردار میکنند، سپس قرص فلزی را روی صفحه لاستیکی قرار میدهند و یک سیستم را که به زمین متصل است لحظهای به سطح دیگر قرص میزنند. با این کار ، بارهای همنام بار بار صفحه لاستیکی به زمین میروند. با دور کردن قرص فلزی از صفحه لاستیکی ، در این قرص بار القا شده ناهمنام با بار صفحه لاستیکی به جا میماند.
اولتراسانتیریفیوژ ultracettrifuge: دستگاه مرکز گریز بسیار قوی که میتواند با سرعتی حدود 1000 دور در ثانیه دوران کند و میدانهای گرانشی مصنوعی تا 400000 برابر جاذبه زمین در فاتصله 10 سانتیمتری محور چرخش خود بوجود میآورد. از این دستگاه برای اندازه گیری میزان رسوب گذاری ذرات کلوئیدی و جداسازی مولکولهای بزرگ ، مولکولهای پروتئینها و اسیدهای نوکلئیک استفاده میکنند. با این دستگاه میتوان هر مایعی را از کوچکترین ذرههای درون آن تصفیه کرد.
بالیستیک ballistics: علم بررسی حرکت پرتابهها ، خاصه پرتابهایی که در حرکت از نقطهای بر سطح زمین ، به نقطهای دیگر ، مسیر سهمی شکل در هوا طی میکنند.
بلندی Ioudness: میزان بلند بودن یا آهسته بودن صوت آن چنان که توسط دستگاه شنوایی انسان درک میشود. بلندی صوت هم به حساسیت گوش شنونده و هم به شدت صوت بستگی دارد. همچنین ، چون گوش انسان صوت با بسامدهای مختلف ولی با شدت مساوی را یکسان درک نمیکند، بلندی صوت به بسامد آن نیز بستگی دارد. صوتهایی که بسامدشان بین 1000 تا 5000 هرتز باشد، بلندتر از صوتهایی با همان شدت ولی بسامدهای بیشتر یا کمتر شنیده میشوند. مدت دوام صوت نیز بر بلندی آن تأثیر دارد و تا حد معینی هر چه این مدت بیشتر باشد، صوت بلندتر درک میشود.
پرتو قطبی polarized ray: نوعی تابش الکترومغناطیسی که بردارهای میدان الکتریکی به یک راستا محدود باشند (بر خلاف بردارهای میدان الکتریکی پرتو معمولی ، که در راستاهای مختلف عمود بر جهت انتشار موج نوسان میکنند.)
پریسکوپ periscope: نوعی اسباب نوری برای مشاهده اجسامی که نور آنها مستقیما به چشم نمیرسد. سادهترین نوع پریسکوپ از دو آینه تخت موازی تشکیل شده است، که در دو سر لولهای نسبتا بلند و قائم قرار دارند و با محور لوله زاویه ْ45 می سازند. در انواع بهتر ، بجای آینهمنشور استفاده میکنند. از پریسکوپ در زیردریاییها برای دیدن کشتیهای واقع بر سطح دریا اسنتفاده میشود.
پیچ ارشمیدس Archimedean screw: اختراعی منسوب به ارشمیدس که در گذشته از آن برای آبیاری و بالا کشیدن آبهای زیر زمینی استفاده میکردند. به شکل لولهای مارپیچ بود که محور آن زاویهای ْ45 با راستای افقی میساخت. یک سر پیچ در مخزن آب قرار داشت، با چرخاندن پیچ ، آب از لوله بالا میرفت.
پولاروید Polaroid: مادهای مصنوعی که خاصیت شکست مضاعف دارد و یکی از پرتوهای دوگانه قطبی را جذب میکند و دیگری را از خود عبور میدهد. از پولاروید برای ساختن عینک آفتابی و صافی نوری استفاده میشود. زیرا پرتوهای بازتابیده از سطح افقی ارتعاشات افقی دارند و بوسیله پولاروید جذب میشوند و به این ترتیب نور چشم را نمیزند یا کمتر میزند.
پیل خشک dry cell: نوعی پیل قابل حمل و نقل که در اسبابهای الکتریکی نظیر رادیوی ترانزیستوری کاربرد دارند. پیل خشک از نوع پیل لکلانشه است، با این تفاوت که الکترولیت آن خمیری متشکل از نشادر و یک ماده ژلاتینی بی اثر است و ظرف آن از جنس روی و قطب منفی پیل است. نیروی محرکه هر پیل خشک معمولا در حدود 1.5 ولت است.
تخلیه الکتریکی discharge:
تبدیل انرژی پتانسیل شیمیایی پیلها و انبارهها به انرژی الکتریکی.
انتقال بارهای الکتریکی خازن به یک مدار الکتریکی.
عبور جریان الکتریکی از یک گاز کم فشار بر اثر یونیزه شدن آن گاز به واسطه میدان الکتریکی حاصل از ولتاژ زیاد.
تر کنندگی wetting: خاصیتی که بواسطه آن مقداری از جسم مایع بر سطح جسم جامد میماند و حتی با وارونه کردن از جسم جامد جدا نمیشود. این خاصیت هنگامی وجود دارد که نیروی پیوستگی میان مولکولهای مایع کمتر از نیروی چسبندگی سطحی میان مولکولهای همان مایع و جسم جامد باشد. مثلا آب شیشه تمیز را تر میکند، ولی پارافین را تر نمیکند.
ترموستا ؛ ترموستات ؛ دماپا thermostat: اسبابی که با کنترل قسمت گرم کننده یا سرد کننده دستگاه یا محیط ، دمای آن دستگاه یا محیط را در محدوده معینی ثابت نگه میدارد و معمولا از یک حس کننده دما تشکیل شده که به یک وسیله قطع و وصل کننده ، وصل شده است. نوع الکتریکی آن از تیغه دو فلزه تشکیل شده که تیغهها به علت تفاوت ضریب انبساط ، بر اثر گرما به تدریج خم و در لحظه معینی باعث قطع مدار الکتریکی میشوند.
تعادل دینامیکی dynamic equilibrium: وضعیتی که در آن چند فرآیند بطور همزمان عمل میکنند، تا جسم یا دستگاه در وضعیت کلی ثابت بماند که در طول زمان تغییر نمیکند. مثلا مایع موجود در ظرفی سربسته ، در دمای ثابت با بخار اشباع خود در تعادل ترمودینامیکی است و زیرا با همان سرعتی که مایع موجود در ظرف تبخیر میشود، بخار نیز به مایع تبدیل میشود. بطوری که مقدار کل بخار یا مقدار کل مایع ثابت باقی میماند.
تف سنج نوری Optical Pyrometer: نوعی دماسنج برای اندازه گیری دمای کورهها که بر اساس مقایسه رنگ و شدت نور کوره با رنگ و شدت نور یک لامپ الکتریکی قابل تنظیم کار می کند. نور کوره توسط یک دوربین روی رشته لامپ متمرکز میشود و ناظر ، که از طریق دوربینی هر دو را همزمان مشاهده می کند، شدت جریان لامپ را به کمک یک رئوستا آنقدر تغییر میدهد تا روشنایی آن مشابه روشنایی کوره شود. آمپرسنجی که بصورت متوالی در مدار لامپ قرار دارد و بر حسب دما مدرج شده است، دمای کوره را نشان میدهد.
تفنگ الکترونی electrongun: دستگاهی که برای تولید پرتو باریک و پرانرژی الکترونی در یک لامپ پرتو کاتدی یا میکروسکوپ الکترونی بکار میرود. این دستگاه از یک کاتد داغ تشکیل شده است که در مقابل آن چند آند به شکل حلقه و استوانه با پتانسیل مثبت و بسیار زیاد نسبت به کاتد قرار دارند. محفظه تفنگ الکترونی خالی از هواست. الکترونهای منتشر شده از کاتد ، جذب آخرین آند میشود.
جبهه موج ؛ سطح موج Wave front: خط یا سطحی فرضی که مکان هندسی نقاط همفاز موج ، در حال انتشار در محیطی معین باشد. در یک محیط یکنواختی و در فاصله زیاد از چشمه موج (یعنی فاصلهای که ابعاد چشمه موج نسبت به آن ناچیز باشد)، جبهه موج بخش کوچکی از کرهای با شعاع بسیار زیاد است، بطوری که میتوان آنرا صفحهای عمود بر جهت انتشار فرض کرد. مثلا جبهه موج آفتاب را در زمین میتوان یک صفحه تلقی کرد.
محور مغناطیسی magnetic axis: خط مستقیمی که خاصیت مغناطیسی آهنربا نسبت به آن متقارن باشد، یعنی گشتاور نیروی وارد شده به آهنربا در هر میدان مغناطیسی نسبت به این خط صفر است. محور مغناطیسی آهنربای میلهای یا تیغهای از وسط هر قطب آن عبور میکند.
محور نوری یا محور اپتیکی Optical axis,pptic axis: راستای معینی در بلورهای دارای خاصیت شکست مضاعف که پرتو نور دون شکست مضاعف از عبور میکند. برخی از بلورها مثل کلسیت ، کوارتز و تورمالین یک محرو نوری و برخی مثل میکا دو محور نوری دارند.
ماشین آتوود Atwood machine: اسبابی برای تحقیق در مورد قوانین حرکت با شتاب ثابت ، که نوع متداول آن تشکیل شده است از پایهای دراز و قائم که در بالای آن قرقره سبکی قرار دارد و ریسمان و محکمی از روی آن عبور کرده و به دو سر ریسمان دو وزنه با جرمهای مختلف آویخته شده است. با رها کردن دستگاه و اندازه گیری مدت حرکت وزنهها در فاصلههای معین با شتاب حرکت را محاسبه میکنند.
گران روی ؛ ویسکوزیته Viscosity: میزان مقاومت داخلی یا اصطکاک میان لایههای شاره در مقابل لغزش آنها بر روی هم ، که به ویژگی ساختمان و دمای شاره بستگی دارد. مثلا در دمای مساوی ، گران روی آب از عسل کمتر و از بعضی رفتهای مایع بیشتر است.
کوتوله سفید Whit dwarf: ستارهای کوچک و بسیار چگال که جرم آن در حدود جرم خورشید و ابعاد آن در حدود ابعاد زمین باشد و به علت زیاد بودن دمای سطحیاش به رنگ سفید دیده شود. کوتولههای سفید بازمانده ستارهای با جرم کم مثل خورشیدند که بیشتر هیدروژن قابل همجوشی خود را مصرف کرده و به آخرین مرحله از تحول خود رسیدهاند.
کوانتوم quantum: #کمترین مقداری که برخی از کمیتها مانند انرژی یا بار الکتریکی میتوانند داشته باشند و تغییر آن کمیتها نیز ناپیوسته و بصورت مضربهای درستی است از کوانتوم آنها.
کوچکترین بخش یک پدیده فیزیکی مثل میدان یا تابش که دارای خواص ذرهای همچون اندازه حرکت خطی و اندازه حرکت زاویهای است، مانند فوتون که کوانتوم تابش الکترومغناطیسی است.
کوره آفتابی Solar furnace: کورهای ساخته شده از محفظهای واقع در کانون یک یا چند آینه کاو بزرگ که تابش نور و گرمای خورشید را به درون محفظه متمرکز میکند. برای اینکه نور خورشید همواره به موازات محور اصلی آینه بر آن بتابد، دستگاهی خودکار این آینه را میچرخاند. دمای کوره آفتابی تا 5000 درجه سانتی گراد میرسد.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد