مقدمه
گیاهانی که بر روی زمین زندگی میکنند، دائما تحت تاثیر عوامل اقلیمی و خاکی و جوی قرار داشته و نمو و تنوع آنها همواره تابع عوامل مزبور است. در بین این عوامل آنهایی که نسبت به نقاط مختلف زمین تغییراتی نشان میدهند، بیشتر مورد توجه گیاه شناسان هستند. عوامل موثر در اجتماعات گیاهان که کیفیت و کمیت آنها برحسب نقاط مختلف و وضع ناهمواریهای پوسته زمین متفاوت است، عبارتند از:
روشنائی
انرژی نورانی برای گیاهان سبز ، از ضروریات اصلی زندگی به شمار میرود. اگر ساقهها و ریشهها در تاریکی به حد اعلای رشد خود میرسند، نمو برگها به عکس ساقه و ریشه در تاریکی بسیار کم صورت میگیرد و گیاهی که در تاریکی قرار میگیرد، موفق به دادن گل و تولید دانه ، نخواهد شد. در جنگلهای انبوه مناطق استوایی گونههایی که به حال اختلاط رشد میکنند، برای دسترسی بیشتر به روشنایی در یک رقابت دائمی به سر میبرند.
احتیاج نوری گیاهان دارای یک حداقل و یک حداکثری است، مقدار این دو حد روشنائی ، برای گیاهان مختلف متفاوت است، ولی هر گیاه در یک روشنایی کمتر از حداقل ، قادر به ترکیب کربن و مواد دیگر نبوده و در روشنایی بالاتر از حداکثر به علت نابودی
ماده کلروفیل توانایی ادامه حیات را نخواهد داشت.
سازش به روشنایی
هر گونه گیاهی یک مدت معینی به دوام روشنایی احتیاج دارد و اگر به محلی انتقال داده شود که وضع روشنایی و مدت تابش نور با محل اولی اختلاف داشته باشد، از فعالیت میافتد و شاید عقیم مانده و تولید مثل نکند. گیاهانی هستند که قدرت مطابقت عجیبی نسبت به تغییرات روشنایی دارند. مثلا گونهای از
گندم هم در سایه و در دشت باز که در معرض تابش هستند، بطور یکسان زندگی میکنند، برخلاف آن
گل انگشتانه با تغییرات نور سازش ندارد.
اثر طول موجهای مختلف در نمو گیاهان
انرژی نوری یا روشنایی شامل طول موجهایی بین 400 تا 750 نانومتر (
متر) هستند. این نورها با چشم دیده میشوند. نورهایی که در عمل
فتوسنتز بکار میروند، در این دسته قرار دارند.
نور مادون قرمز با طول موج بالاتر از 750 نانومتر ، نیروی کافی برای واکنشهای شیمیایی را ندارد و فقط از نظر گرما و نیروی حرارتی قابل اهمیت است. نورهای پایینتر از 400 نانومتر در محدود
ماورای بنفش قرار دارند. این نور در رشد معمولی گیاه چندان لزومی ندارد. بشره گیاهان در برابر نورهای ماورای بنفش عایق بزرگی به شمار میروند. این نور باعث غیر فعال شدن هورمونهای نمو گیاهان میشود.
گرما یکی از عوامل اصلی موثر در رویشها و اجتماعات گیاهی است. با رسیدن فصل یخبندان زندگی غالب گیاهان متوقف میشود. حرارتهای بالاتر از یک حد معین نیز نسبت به گیاهان عامل کننده ، محسوب میشود. هر یک از اعمال حیاتی گیاه دارای یک حداقل ، یک حد متوسط و یک حداکثر حرارتی است و تظاهراتی مانند گل دادن ، میوه دادن و تولید و ریختن برگ هر کدام حرارت متوسط مخصوصی لازم دارند.
بر اثر تغییرات قابل ملاحظهای که در گرمای یک محیط ممکن است، حاصل گردد، غالب گیاهان کم مقاومت ، یا از بین میروند و یا به نقاط دیگر مهاجرت میکنند، ولی گاهی یک
جهش یا تغییر ناگهانی ارثی ممکن است موجب بروز اشکال جدید گردد که با تغییر گرمای محیط سازش داشته باشند.
رطوبت جو
رطوبت جو مانند آب موجود در خاک ، برای نمو گیاهان اهمیت زیادی دارد. گیاهان ساکن مناطق بیابانی برای اینکه آب زیادی از دست ندهند، سطح برگهای خود را کاهش میدهند. گیاهان مناطق خشک ، بعضی بافتهای خود را چوبی میکنند تا خطر خشکی برطرف گردد. در بین عواملی که در کمیت و کیفیت رویشها به خصوص جنگلهای انبوه دخالت مینمایند،
رطوبت از همه مهمتر به شمار میرود. عواملی که در تنظیم رطوبت هوا دخالت دارند، عبارتند از:
بارندگی متوسط سالیانه ، تعداد ماههای بارانی و ماکزیمم میانگینهای سالانه رطوبت نسبی هوا.
مهمترین عامل توپوگرافی ، ناهمواریها و برجستگیهای پوسته جامد زمین است که موقعیتهای خاصی برای زندگی موجودات بوجود میآورند. بدیهی است
جنس خاک و اختصاصات فیزیکی و شیمیایی آن نیز در چگونگی رویشها تاثیر بسزایی دارد. اثر عوامل اقلیمی متناسب با وضع ساختمانی پوسته زمین میباشد که در هر نقطه موجب تشکیل مناظر رویشی خاصی میگردد و به همین مناسبت حالات مختلفی در رویشهای یک منطقه اقلیمی ، ممکن است مشاهده شود. مثلا ارتفاعات بلند هر کشوری گیاهان مخصوصی دارد که به آنها
گیاهان ارتفاع پسندیا (Orophyts) میگویند.
عوامل زیستی موثر در اجتماعات گیاهی
گیاه نه تنها با محیط زندگی خود سازش حاصل میکند، بلکه موجب تغییرات آن نیز میشود، زیرا بر اثر استفاده از مواد متشکله زمین ، دائما ترکیب آن را دگرگون میسازد. به عبارت دیگر زندگی هر گیاه در تغذیه و زندگی گیاهان مجاور تاثیر بسزایی دارد. یک گیاه تمام عناصر و املاح موجود در خاک را جذب نمیکند، بلکه از بین آنها انتخاب میکند. عناصر و املاح باقیمانده یا برای گیاه بی فایده و یا به حال آن زیانآور هستند، تا جایی که ممکن است معارض ادامه زندگی گیاهان مزبور گردند. حجم شاخهها و ریشههای درختان نیز در تغییر شرایط محیط بسیار موثر است.
مباحث مرتبط با عنوان