عنصرالمعالی کیکاوس
«475 ق / 1082 م»
با کشته شدن
دارا، با آن که چند تن دیگر از این خاندان، امارت و حکومت داشتند و تا پایان سده پنجم نیز امارتشان به طول انجامید، اما پادشاه یا امیری که سزاوار و شایسته باشد، روی کار نیامد و دولت زیاریان در برابر آل سلجوق که بسیار نیرومند شده بودند، رو به اضمحلال گذاشت.
تنها دو تن دیگر از این خاندان به نام های:
- اسکندر بن قابوس و پسرش
- عنصرالمعالی کیکاوس «وفات حدود 475 ق / 1082 م» یاد شده است که در این میان عنصرالمعالی از نظر دانش و ادب جایگاهی بس رفیع یافت.
عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر که
قابوسنامهاش وسعت اطلاعات و معلومات او را در زمینههای مختلف علم و عمل معلوم میدارد، در آن چه از اخلاق و تربیت تعلیم میکند، خود را به حق شایسته و صاحب لقب
معالی نشان میدهد.
این امیر به مدت هفت سال در دربار
سلطان سعید بود و در واپسین سالهای عمر که از دنیا روی بر میگرداند، در
گیلان به عبادت مشغول بود.
ولی پس از مدتی، هوای جنگ و ستیز در سرش افتاد و به همراهی امیر ابوالسواد، فرمانروای گنجه به پیکار با اهالی گرجستان پرداخت که زخمی در این جنگ برداشت و بر اثر همان زخم نیز دار فانی را وداع گفت.
مجموعه نصیحت نامه ی او
قابوسنامه که او برای پسرش گیلانشاه نوشته است از این واپسین نبیره نام آور مرداویج، در سن شصت و سه سالگی و احتمالاً پایان عمرش: پیری جهاندیده و امیری خردمند میسازد که تجربه عمرش و نصایح پربارش نه تنها برای پادشاهان آیینه عبرت است بلکه برای سایر طبقات مردم نیز درس خردمندی و آزادگی است.