گريز از دين، علل متعددي دارد:
1) عدم شناخت جهان، انسان و دين
شناخت صحيح جهان، انسان و دين، زمينه ي گرايش انسان به دين را فراهم مي كند. در برابر آن، عدم شناخت جهان، انسان و دين، زمينه ساز گريز از دين است. زيرا كسي كه جهان را منحصر در ماده دانسته و به ماوراي ماده باور ندارد، يا جهان را از جهت آغاز و انجام، منقطع بداند، هرگز وجود مبدأ و معاد را ضروري نمي داند و تبع آن، وجود راهي ( وحي و نبوت) كه او را از مبدأ به معاد برساند، نفي مي كند و لذا به دين هيچ گونه گرايشي ندارد.
2) تفسير ناروا از دين – تفسير و برداشت ناروا از بعضي مسائل ديني، عامل دوم گريز از دين است مثلاً عده اي با مخدر دانستن مرگ و ياد مرگ مي گويند: ياد مرگ و زيارت قبور اموات، انسان ها را از كار و زندگي باز مي دارد. در حالي كع اين تفسير نارواست. بلكه اينگونه دستورهاي ديني از بهترين راه هاي فعال كردن انسان است. چون مرگ به معناي نابود شدن نيست، بلكه مرگ، هجرت و انتقال از عالمي محدود به جهان وسيعتر است. از اين رو، در تعابير ديني از مرگ به توفي و وفات ياد شده است نه فوت. فوت يعني از دست رفتن ولي توفي به معناي دريافت كامل است. انسان زنده، اولاً سعي و كوشش دارد و ثانياً كار او براي جامعه سودمند است و ثالثاً كار نافع را براي رضاي خدا انجام مي دهد. چنين انساني واقعاً به ياد مرگ است ولي انسان بيكار يا داراي كار زيانبار و يا فردي كه كار سودمند را براي ريا و شمعه انجام مي دهد، مرگ را فراموش كرده است. انسان معطل و بيكار است كه در قيامت مسئوول است نه انسان فعال. پس مرگ و ياد آن عامل حركت و پويايي است، گرچه برخي آن را عامل تخدير تلقي كنند.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد