پس از مراسم باشکوه استقبال از کاروان اسرای حسینی توسط اهالی شهر
مدینه، اهل بیت به همراهی
حضرت سجاد علیه السلام وارد مدینه شدند.
آنگاه همهی کاروان اسرای حسینی به مسجد رفتند و مصائب
کربلا را برای مردم باز گفتند. داغ ها تازه شد و حزن و اندوه فراوان مردم را فرا گرفت. همه در سوگ شهیدان کربلا نوحهسرایی می کردند و میگریستند.
آن روز مانند روز رحلت
پیامبر صلی الله علیه و آله شده بود که تمام مردم مدینه جمع شده بودند و عزاداری میکردند.
نوحه سرایی
ام کلثوم و
زینب سلام الله علیها در کنار قبر جدشان، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، و مادرشان،
حضرت فاطمه سلام الله علیها بسیار جانگداز بود.
حضرت سجاد علیه السلام نیز به زیارت قبر پیامبر رفت، صورت بر قبر مطهر نهاد و گریست؛ و این اشعار را خواند:
«ای جد بزرگوار و ای بهترین پیامبران! با تو راز و نیاز می کنم. محبوب تو،
حسین علیه السلام، کشته شد، نسل تو از هم پاشید و ضایع گشت. با تو راز می گویم در حالی که محزون و بیمار و هراسان و اسیر هستم و کسی نیست از من دفاع کند. ما را اسیر کردند همانگونه که کنیزان را به اسیری میبرند. آن چنان به ما آسیب رسیده که بدنهامان یارای تحمل را ندارند.»
همهی وابستگان دودمان نبوّت و امامت که در مدینه بودند نیز همراه امام و سایر خاندان اهل بیت عزاداری میکردند، از جمله (
ام سلمه )، همسر پیامبر، (
ام البنین )، مادر
حضرت عباس علیه السلام، دختران عقیل، برادران
امیرالمؤمنین علی علیه السلام، و بسیاری از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم.
منابع:
- الدمعة الساکیه، ج 5، ص 164
مراجعه شود به: