نکوهش انسان از خود بیگانه
انسان از خود بیگانه که خود را دیگری پنداشته و از خودِ واقعی اش غافل است مورد نکوهش قرار میگیرد. زیرا:
- 1 _ در اثر مطلوب پنداشتن وضعیت فعالیاش حاضر به هیچگونه تغییر در وضعیت خویش نیست و در برابر آن مقاومت میکند.
- 2 _ به دلیل غفلت از خود و وضعیت مطلوب ، در اندیشه تغییر وضعیت نیست و در نتیجه ، قدرت بر تغییر وضعیت ندارد .
و همه اینها در اثر انتخاب و اختیار آگاهانه اوست.
تزلزل انسان از خود بیگانه از زبان قرآن
آیات فراوانی که ضمن نکوهش از کافران و منافقان ، راه هدایت آنان را بسته و تداوم گمراهی شان را حتمی میداند، مانند:
1_من یضلل ا... فما له من هاد
هر کس را که خدا گمراه سازد هیچ هدایت گری برایش نیست.
اینان در برابر دلایل قاطع و روشنی پیامبران به علم اندک خویش دلخوشند:
2_فلما جائتهم رسلهم بالبینات فرحو بما عندهم من العلم
پس چون فرستادگان خداوندگارشان با دلیل روشن به سویشان آمدند به اندک دانشی که نزد آنان بود، دلخوش کردند .
در جای دیگر میفرماید:
3_و من اظلم و ممن ذکر بآیات ربه فاعرض عنها و نفسی ما قدمت یداه انا جعلنا علی قلوبهم اکنه ان یفقهوه و فی اذانهم و قراً و ان تدعهم الی الهدی فلن یهتدوا اذا ابداً
چه کسی ستمکار تر از آن است که به آیات پروردگارش پند داده شود پس از آن روی گرداند و آنچه را انجام داده فراموش کند. براستی که ما بر دلهایشان پوششهایی نهادیم تا آن (قرآن) را در نیابند و در گوشهایشان گرانی نهادیم (تا آنرا نشنوند) و اگر آنها را به راه راست و رهنمود خداوند بخوانی، هرگز هدایت نشوند.
فراموش کردن اعمال گذشته و عدم بازنگری نسبت به آنها، عامل مهمی برای از خود بیگانگی است. در این آیه نیز ناتوانی اصلاح وضعیت و عدم قدرت بر تغییر، به عنوان نمودی برای
از خود بیگانگی مطرح شده است.
همچنین ببینید
منابع
- کتاب: انسان شناسی - نویسنده: محمود رجبی - صفحه: 77