عدد كوانتائي مغناطيسي اوربيتالي
The Magnetic Quantum Number
همانطور كه ميدانيم، حركت يك بار الكتريكي سبب توليد يك ميدان مغناطيسي در اطراف خود ميشود. لذا الكترون كه در اطراف هسته حركت ميكند، الزاماً توليد يك ميدان مغناطيسي مينمايد. به عبارت ديگر الكترون متحرك، حكم يك آهنرباي كوچك را دارد و به هر الكترون يك ميدان مغناطيسي وابسته است. عدد كوانتومي مغناطيسي
![](img/daneshnameh/math/cd65fcef45503978a1938b30ebf29394.png)
مشخص كننده جهت ميدان مغناطيسي كوچك الكترون نسبت به يك ميدان مغناطيسي دلخواه ديگري است كه بكار برده ميشود.
به عبارت ديگر ميتوان يك الكترون را با گشتاور زاويهايش شبيه جريان الكتريكي كه در سيم حلقهاي مدوري جريان دارد مجسم نمود. چون جريان الكتريكي در داخل حلقه توليد ميدان مغناطيسي ميكند، لذا ميتوان گفت تحرك الكترون در يك مدار مسدود نيز ميدان مغناطيسي ايجاد مينمايد. مقدار
![](img/daneshnameh/math/4137b8cbe28d0b61ce44b64209c85b0c.png)
مشخص كننده اين مغناطيسم است و چون
![](img/daneshnameh/math/4137b8cbe28d0b61ce44b64209c85b0c.png)
حاصل از گشتاور زاويهاي الكترون ميباشد لذا مقدار مجاز آن مربوط به ارزش عدد كوانتائي گشتاور زاويهاي
![](img/daneshnameh/math/81144ac8ac95d6ab024305933f9a36b1.png)
ميباشد.
تئوري و تجربه نشان ميدهند كه
![](img/daneshnameh/math/4137b8cbe28d0b61ce44b64209c85b0c.png)
ميتواند كليه ارزشهاي عددي كامل بين
![](img/daneshnameh/math/3353e5c6246af2392dd906c5e1deac0a.png)
و
![](img/daneshnameh/math/06a680b2081eb2334afa64ed71eecc40.png)
به انضمام صفر را داشته باشد. بدين واسطه ارزش
![](img/daneshnameh/math/4137b8cbe28d0b61ce44b64209c85b0c.png)
عبارتست از
![](img/daneshnameh/math/4ba8c75e878da1a5c05c2236d51bd12b.png)
:
ميدان مغناطيسي بر الكترون
![](img/daneshnameh/math/de6c653c9c8c35d84f7178bcd15210bc.png)
اثر ندارد، زيرا اوربيتال
![](img/daneshnameh/math/de6c653c9c8c35d84f7178bcd15210bc.png)
تقارن كروي دارد. اگر چنين اوربيتالي در يك ميدان مغناطيسي بچرخد، هيچ تغييري مشاهده نميشود. زيرا يك كره در تمام جهات بطور يكسان تحت تأثير خطوط نيرو قرار ميگيرد. اين ويژگي در مورد تمام اوربيتالهاي
![](img/daneshnameh/math/de6c653c9c8c35d84f7178bcd15210bc.png)
مانند
![](img/daneshnameh/math/11f2f7e0473abe9143c293bb8b920063.png)
،
![](img/daneshnameh/math/1ca568ec75edf53f0c31732a7d9ef176.png)
و
![](img/daneshnameh/math/bd2535e44ef5e3ccdca5304aa3b16030.png)
، صدق ميكند.
ولي يك اوربيتال
![](img/daneshnameh/math/8a3addcd5c31e4e91db2861fc6a623c2.png)
فاقد تقارن كروي است. هر تراز فرعي
![](img/daneshnameh/math/8a3addcd5c31e4e91db2861fc6a623c2.png)
متشكل از سه اوربيتال است كه در سه جهت مختلف قرار گرفتهاند. اين اوربيتالهاي
![](img/daneshnameh/math/8a3addcd5c31e4e91db2861fc6a623c2.png)
از نظر انرژي برابرند و در غياب ميدان مغناطيسي، نميتوان تفاوتي بين الكترونهايي كه اين اوربيتالها را اشغال كردهاند، قائل شد. ولي اگر در جريان بررسيهاي طيفي كه اتم در آنها در حالت برانگيختگي است، منبع تابش نور در يك ميدان مغناطيسي قرار گيرد، ملاحظه ميشود كه بعضي خطوط طيفي شكافته شده و به چند خط منشعب ميشود (اثر زيمان عادي). در اينجا بايد گفت كه صفحه حركت الكترون ممكن است نسبت به ميدان مغناطيسي تحميل شده چندين جهت مشخص پيدا كند. اين جهتها برحسب وضعيت خود در ميدان، انرژيهاي اندكي متفاوت دارند. اثر زيمان نامبرده در غياب ميدان مغناطيسي محو ميشود. به عبارت ديگر، تراز انرژي اين اوربيتالها يكسان ميشود.
ميدان مغناطيسي الكترون
![](img/daneshnameh/math/de6c653c9c8c35d84f7178bcd15210bc.png)
در جهت خاصي نميباشد، ولي ميدان مغناطيسي الكترون
![](img/daneshnameh/math/8a3addcd5c31e4e91db2861fc6a623c2.png)
سه جهت، الكترون
![](img/daneshnameh/math/9315813f39d07612f8d30c99abe25c00.png)
پنج جهت و الكترون
![](img/daneshnameh/math/8a652c9b3c4c2b62fa79490289f60e5d.png)
هفت جهت مختلف در فضا پذيرا ميشود.
در اينجا يادآور ميشويم، كه هرگاه مانند آنچه كه در مورد عدد كوانتومي
![](img/daneshnameh/math/93a6dd1f216b669b1625794d32ea6ca4.png)
انجام داديم، براي عدد كوانتومي مغناطيسي
![](img/daneshnameh/math/cd65fcef45503978a1938b30ebf29394.png)
نيز اعداد متفاوتي نسبت دهيم، خواهيم ديد كه الكترون
![](img/daneshnameh/math/de6c653c9c8c35d84f7178bcd15210bc.png)
يك عدد، الكترون
![](img/daneshnameh/math/8a3addcd5c31e4e91db2861fc6a623c2.png)
سه عدد، الكترون
![](img/daneshnameh/math/9315813f39d07612f8d30c99abe25c00.png)
پنج عدد و الكترون
![](img/daneshnameh/math/8a652c9b3c4c2b62fa79490289f60e5d.png)
هفت عدد مختلف به خود ميگيرد. به عبارت ديگر، احتمال جهتگيريهاي مختلف اوربيتالها در فضا به تدريج از
![](img/daneshnameh/math/de6c653c9c8c35d84f7178bcd15210bc.png)
به
![](img/daneshnameh/math/8a652c9b3c4c2b62fa79490289f60e5d.png)
، افزايش مييابد.
پیوند های خارجی
http://Olympiad.roshd.ir/chemistry/content/pdf/0127.pdf