صفوان بن
امیه بن خلف از رؤسای
قریش و در آغاز دعوت پیامبر، از مخالفان سرسخت اسلام بود. پس از شکست مشرکان در
جنگ بدر، صفوان، به شخصی به نام عمیر بن وهب وعده های بسیار داد و تحریکش کرد تا به
مدینه برود و پیامبر را به قتل برساند.
عمیر به مدینه رفت، اما پیامبر او را دید و قبل از آنکه بخواهد کاری کند، خبر پیمان پنهانی او با صفوان را یادآور شد. عمیر از این معجزه پیامبر شگفتزده شد، اعتراف کرد و اسلام آورد.
پس از فتح
مکه به دست مسلمانان، هنگامی که
بلال بر بالای کعبه تکبیر گفت، صفوان گفت:«سپاس خدا را که پدرم قبل از آنکه چنین روزی را ببیند، از دنیا رفت.» و از مکه گریخت. عمیر بن وهب از پیامبر برای او اماننامه گرفت و در پی او رفت و صفوان را به مکه بازگرداند. صفوان همچنان کافر ماند و در
جنگ حنین نیز با مسلمانان جنگید، اما پس از آن اسلام آورد و در زمان خلافت
معاویه درگذشت.
منابع :
تاریخ گزیده، ص 242؛ عقد الفرید، ج 1، ص 213، و ج 3، ص 265