سجاح دختر حارث تمیمی از قبیله بنی تمیم، از کسانی است که در آخر عمر رسول خدا در عین ادعای نبوت کرده وی پیروانی گرد خود فراهم آورد و ملاقاتی بین او و مسیلمه که او نیز ادعای نبوت داشت رخ داد.
هنگامی که سجاح مسیلمه را دید گفت: اوصاف حمیده تو را شنیدم و تو را برگزیدم. آمده ام تحت اطاعت تو درآیم تا زن و شوهر، پیغمبر باشیم و به اتفاق هم عالم را مطیع گردانیم. به این ترتیب با هم ازدواج کردند.
مسیلمه نیز در پاسخ پیروان سجاح گفت که مهر او این است که نماز خفتن و نماز بامداد را از امت سجاح برگرفتم!
اما پس از مدتی سپاه مسلمان به فرماندهی
خالدبن ولید با پرهان آنها مواجه شدند و جنگ سختی که به
یمامه معروف است در گرفت. این جنگ با شکست سپاه مسیلمه و کشته شدن خود او پایان پذیرفت.
منابع: تاریخ خلفا، ص 30.