اولاً قرآن یک سبک بیان مخصوصی است. در فارسی هم سبکها متفاوتند. مثلاً نثر سعدی یک سبک مخصوص به خود است. سبک صاحب الناسخ التواریخ سبک دیگری است. قرآن یک سبک و اسلوب مخصوص به خود است. اگر ما یک آیه قرآن را در میان نهج البلاغه بگذاریم می بینیم آیه قرآنی در آن نمایان و مشخص است که این سبک است و آن سبک دیگری. حتی در میان خطبه های حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم. حضرت رسول خطبه زیاد دارد، خطبه های که خیلی پر طنطفه و فصیح و بلیغ و در ردیف خطبه های نهج البلاغه است ولی قرآن سبک و اسلوبش سبک دیگری است. این کلمات به شکل دیگری با یکدیگر پیوسته شده اند غیر از آن شکل. چنین سبکی در زبان عربی سابقه ندارد. نه تنها سابقه ندارد، لاحقه هم ندارد و این خیلی عجیب است. قرآن سبکش لاحقه هم ندارد یعنی هیچ کس نیامده و نتوانسته است یک سطر بیاورد که همان وضع خاص قرآن و همان اسلوب غیر قابل توصیف را داشته باشد. آن نرمش عجیبی را که در این سبک هست و لهذا هم بی سابقه است و هم غیر قابل تقلید.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد