عالم اسلام نیز همچون مجموعههاى فرهنگى دیگر از آسیب
مذهب زدایى کهاز غرب آغاز شده بود مبرا نمی باشد. از سالها پیش، مبانى اصیل اسلامى به وسیله پارهاى ازدانشوران، دچار چالشى عمیق گشت. این روند، گاه با
تحریف معنوى عقاید و
احکام اسلامى همراه بود و گاه نیز سیرى کاملا متضاد با
مذهب داشت.
آثار سوء این تاثیرپذیرى، در حالى که غرب به فکر بازسازى اعتقادات مذهبی خویش است، هنوز نیز ادامه دارد. گویا بانیان این
تقلید، هنوز به امالعقاید خویش یعنى غرب، نظرى نیفکندهاند تا ببینند، انسان غربى چگونه در پى یافتن ریشههاى خویش مى کوشد تا از امواج خروشان ضد فطرى بشر خارج شود. و در یابد کهاهمیت فوقالعاده
دین در حیات انسان، بر متفکران عالم غرب آشکارتر شده است. به هر روى،
تحولات فکرى در غرب ، چنان تاثیرى بر مجموعههاى اسلامى نهاده است که همگان را از متفکران طرفدار دین تا دانشوران ضد مذهب به
تفکر و پژوهش وا داشته است.
برای مطالعه بیشتر مذهب زدایی در شرق و عوامل تاثیر گذاراینگونه می توان بحث نمود