گرچه نقشهای مختلفی برای شهرها مشخص شده و به تبع آن روشهای اجرایی متعددی نیز از سوی
اندیشمندان برای تعیین نقش شهرها ارائه شده است اما واقعیت آن است که تمام این روشها، به دلیل نوع دادههای آماری موجود در کشور، برای
ایران قابل استفاده نمی باشد. بنا به این دلیل و با توجه به محدودیتهای آماری از روش
ژاکلین بوژوگارنیه و
ژرژشاپو استفاده میشود.
علاوه بر این دو، محققان دیگری همچون چانسی هاریس ،
گنارالکساندرسن و چند تن دیگر، روشهایی را برای تعیین نقش شهرها ارائه دادهاند که به طور مختصر مورد بررسی قرار میگیرند (فرید، 1368).
روش اجرایی چانسی هاریس : هاریس با تعیین آستانهای برای هر یک از شاخههای کار و فعالیت شهری، توانسته نقش غالب هر شهر را مشخص کند و در این زمینه ، شهرها را به 9 گروه تقسیم کرده است. به عنوان مثال ، شهر صنعتی شدید، از نظر چانسی هاریس شهری است که نیروی انسانی جذب شده در مشاغل صنعتی حداقل 45 درصد کل مزدبگیران شهری باشد، و یا شهر معدنی، شهری است که بیش از 15 درصد کل مزدبگیران را
معدنچیان تشکیل میدهند. گنارالکساندرسن، نقش شهر را در طبقات C,B,A ارزیابی میکند. اگر نیروی انسانی جذب شده در یک فعالیت بیش از 20 درصد باشد، نقش آن فعالیت را در طبقه A اگر بین 10 تا 20 درصد باشد، در طبقه ,B و اگر بین 5 تا 10 درصد باشد، در طبقه C ارزیابی میکند. اگر درصد نیروی انسانی جذب شده در یک فعالیت کمتر از 5 درصد باشد، آن فعالیت از نظر الکساندرسن فاقد نقش خاصی است.
روش اجرایی دیگر، روش بوژوگارنیه و ژرژشاپو میباشد. در این روش مشاغل شهری در سه گروه اول، دوم و سوم مشاغل اجتماعی تعریف میشوند که دسته اول، بخش
کشاورزی ، جنگلبانی ، صید
ماهی و استخراج
معادن ، گروه دوم ، صنایع و ساختمان ، و گروه سوم، کلیه مشاغلی را که نمیتوانند در گروه اول و دوم بیابند ، شامل میشود.
نیروهای انسانی جذب شده در گروههای سه گانه ، برحسب درصد، روی دیاگرامی که بر مبنای قرارداد بر شش بخش نامساوی و نامشابه تقسیم شدهاند، منعکس میشوند. نقطه تلاقی خطوط درصدها، که مسلماً در محدوده یکی از وظایف ششگانه روستا شهری (کشاورزی)، چند نقشی ،
بازرگانی ، خدماتی ، صنعتی و صنعتی شدید خواهد بود، بیانگر نقش آن شهر میباشد.
یکی از محاسن این روش حرکت زمانی نقش شهر در دیاگرام میباشد و لذا میتوان از گرایش شهر به سوی نقشی نو آگاه شد. یکی دیگر از مزایای روش مذکور این است که میتوان به آسانی
کشورهای جهان سوم را با یکدیگر و یا با کشورهای توسعه یافته مقایسه نمود.
روش بوژوگارنیه در مقابل این محاسن ، معایبی نیز دارد، از جمله با مکانیزه شدن کشاورزی و خودکار شدن صنایع از نیروی انسانی جذب شده در این قبیل فعالیتها کم میشود، درصورتی که درآمدهای حاصل از تولیدات صنعتی و کشاورزی به احتمال قوی کاهش نمییابد ، لیکن همانطوری که گفته شد ، به دلیل سازگاری و همخوانی این روش با دادههای آماری ایران، از آن استفاده شده است.