نگاه اجمالی
کودکان جهان اهل هر کجا و از هر ملیت و مذهبی و هر قوم و قبیلهای که باشند، نیاز به
بازی دارند و بازی میکنند. فراموش نکنیم که بزرگسالان هم گهگاهی و از روی تفنن چنین نیازی را حس میکنند. حتی حیوان هم نیاز به بازی دارد. پس میگوییم آدمیان در هر سن و سالی که باشند، بازی میکنند. پیر ، جوان ، نوجوان و کودک فرقی نمیکند. هر کس قسمتی از وقت شبانه روز خود را صرف بازی و تماشا میکند تا لحظهای از رنج جهان بیرون و دنیای جدی را فراموش کند. اما دنیای جدی کودک همان دنیای بازی است.
کودک با بازی بزرگ میشود، تحول مییابد و به سمت کمال میرود.
کمال جسمی ،
کمال عقلی و
کمال احساسی. این تغییرات و این تکامل ممکن است از چشم پدر و مادر و نزدیکان کودک دور بماند. اما از دیده روان شناسان و محققان این زمینه ، بویژه آنان که برای
معرفت روح و روان کودک در تلاشند دور نمانده است.
تاریخ بازی
بازی از آغاز
حیات آدمی با او همراه بوده است. زیرا بازی جزئی از حیات او است. بنابراین قدمت بازی با پیشینه بوجود آمدن آدمی یکی است. طبعا همچنانکه سابقه زندگی انسان به دو بخش پیش از تاریخ و دوره تاریخی تقسیم میشود، بازی هم سابقهاش به پیش از تاریخ میرسد. چون آدمی در طول حیات خود با دگرگونیها همراه بوده است، طبعا بازی هم که ساخته و پرداخته آدمی است، دگرگون شده و پارهای از انواع آن به مرور زمان از میان رفته است و پارهای دیگر کمال یافته و قسمتی هم در تحول ایام بوجود آمده است.
بی شک انسان نخستین با تشکیل اجتماعات بدوی خود به بازیهای دسته جمعی از قبیل تقلید حرکات و صدای آنها چه هنگام حمله و فرار ، چه موقع برخوردهای دوستانه و یا تکرار اعمال خود در هنگام
شکار یا
جنگ با
دشمن به صورت
رقص یا هنگام
پرستش ارواح و نیروهای مرموز و خدایان نوعی بازی نمایشی داشتهاند که آنها را سرگرم میکرده و از این فعالیتها لذت میبردهاند. نوع دیگری از بازی که مورد توجه انسان نخستین بوده است، ظاهرا باید بازی با
سنگ و
چوب ،
درخت و با حیوانات به عناوین مختلف میان آنها رایج بوده باشد. طبعا بازی با همین مواد او را به ساختن و تعبیه وسایل زندگی رهنمون شده است.
نخستین نظریههای بازی
بازی فعالیتی است که انرژی مازادی را در انسان ، بویژه در کودکان وجود دارد، و میتوان آنها را برای فعالیتهای سازمان یافته استفاده کرد، بکار میگیرد.
بازی نیروی مصرف شده را به روشهای دیگر جبران میکند. یعنی تن آدمی پس مدتی کار و فعالیت خسته کننده به نوعی فعالیت که بتواند بوسیله آن به نوعی آرامش برسد، یعنی بازی ، نیاز دارد.
هال اعتقاد دارد که کودکان بازی میکنند تا صحنه و محتویات موقعیتها و فعالیتهای نیاکان خویش را که بر حسب نیاز زندگی آنان تولید شده است، تجدید کنند. از آنجا که کودکی برای تصفیه اعمالی که آدمی از آن بی نیاز میشود، بهترین دوره است، این تجدید فعالیت در آن دوره صورت میگیرد.
از نظر
کار گروس بازی عبارت است از
رفتار غریزی. زیرا سرگرم شدن کودک به بازی امری است غریزی و صورتی از رفتار رشد یافتهتری است که نباید آن را در آینده بکار برد.
نظریه تخلیه یا پالایش یا آرام کردن احساسات زیان بخش
بنابراین نظریه بازی ، بخصوص بازیهای مبارزهای و پرتحرک برای تهی سازی احساسات سر کوفته و انباشته شده بکار برده میشود.
کودک در ارتباط با مسائل پیرامون خود ، سعی میکند، اگر با مقاومتی روبرو گردید و
تنشی در او ایجاد شد، این تنش را به خوبی ابراز کند.
بازی همچون دهلیزی است که غرایز کودک از آن سر در میآورند. به این معنی که کودک از طریق بازی با
عروسک غریزه مادری خود را نشان میدهد و بوسیله بازیهای جنگی ،
غریزه جنگاوری خود را آشکار میسازد.
نظریه البوی تاندیک
برای برقرار کردن زمینه اعمال سازمان یافته آینده کودک هیچ نیازی به
پیش تمرین نیست و برای دست یافتن به اعمال سازمان یافته
رشد عصبی و اندامی کفایت میکند. او چنین اعتقاد دارد که
دوران کودکی موجب پیدایش بازی است. به عبارت دیگر بازی یکی از فعالیتهای ویژه دوران کودکی است و معتقد است که بازی نوعی پویایی و تحرک دوران کودکی است.
در نظریههای دینامیک علتهای بازی کودکان بررسی نمیشود. زیرا در این نظریهها بازی به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفته شده است و محور بحث عبارت از توضیح درباره محتوی بازی است.
مباحث مرتبط با عنوان