منو
 کاربر Online
842 کاربر online

رام شدن اسب به امر امام حسن عسگری علیه السلام

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > معجزات
(cached)

یکی از خدمتکاران امام حسن عسگری علیه السلام می گوید:
روزی با امام عسگری علیه السلام به بازار چهارپافروشان رفتم.
سر و صدای زیاد فضای بازار را پر کرده بود اما با ورود امام همه صداها خوابید و حتی حیوانات نیز آرام شدند. امام نزد یکی از فروشندگان اسب رفت. فروشنده، اسب چموشی را با قیمت نازلی به امام فروخت. امام به من فرمود:«این اسب را زین کن.»
من پیش خود گفتم امام مرا به کاری که باعث اذیت من شود فرمان نمی‌دهد، و با احتیاط زین اسب را آماده کردم. اسب هیچ حرکتی نداشت و آرام بود. هنگامی که می خواستم اسب را نزد امام ببرم، فروشنده که دید اسب رام شده، گفت:«نه، اسب را نمی‌‌فروشم.»
امام به من فرمود:«بسیار خوب، اسب را به او واگذار کن.»
اما همین که فروشنده خواست افسار اسب را بگیرد، اسب دوباره چموشی کرد و گریخت.
ما از آنجا دور شدیم اما بعد از مدتی فروشنده اسب، خود را به ما رساند و گفت:«این اسب چموش است. اگر مایلید می‌فروشم.»
امام فرمود:«آری می دانم که چموش است.»
سپس از مرکبش پیاده شد و به سمت اسب رفت و دستی به گوش‌های اسب کشید. سوگند به خدا از آن پس، اسب رام شد و من تنها کاری که می کردم این بود که برایش یونجه و جو بریزم. و همه اینها به برکت امام حسن عسگری بود.

منابع :
بحار الانوار، ج 50، ص 251، ح 6، منتهی الامال، ج 2، ص 266

مراجعه شود به:
دعای امام عسگری علیه السلام و شفای بیمار


تعداد بازدید ها: 13339


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..