منو
 کاربر Online
415 کاربر online

رابطه انسان و خدا در اسلام از نظرآزادی

تازه کردن چاپ
(cached)

  • در جهان بینى اسلامى ، نسبت انسان به خدا نسبت دو رقیب در مقابل یکدیگر نیست که اگر چنین بود آزادى یکى مستلزم انکار آزادى دیگر است.

نیچه در مسیر تاریخ غرب قهرمان تفکر رقابت میان انسان و خدا است. آن جریانى که از آغاز رنسانس با عنوان اومانیسم یا انسان بنیادى و انسان مدارى سیصد سال ادامه داشت, به تبلور رسید و در نهایت به جایى رسید که نیچه به صراحت گفت: خدا مرده است.اهمیت این عبارت نیچه در تفکر اروپایى, همانند عبارت: من فکر مى کنم, پس هستم دکارت است. نیچه تصورى که از خدا دارد, این است که یا خدا یا انسان اگر خدا باشد دیگر انسان نمى تواند باشد و او مى خواهد با اعلام این که خدا مرده است، به انسانها بگوید که شما اکنون آزاد و رها شده اید.

آیا تصورى که ما در اسلام از خداوند داریم چنین تصورى است؟


رایج ترین عبارت اسلامى که در ابتداى کتاب الهى نیز قرار گرفته است: بسم الله الرحمن الرحیم است و در این عبارت خدا از میان همه نامها با دو نام رحمان و رحیم ستایش شده که هر دو از مصدر رحمت است. این نکته معنایى بسیار عمیق به همراه دارد و آن معنا اینست که مبنا و شالوده ارتباط ما با خداوند, اسم رحمت است و این ارتباط با مهربانى و عشق آغاز مى شود.

  • این که رابطه خدا و خلق در قرآن با یحبهم و یحبونه تعبیر شده یعنی این که خدا مردم را دوست دارد و مردم خدا را دوست دارند, یا تعبیر راضیه مرضیه.
نشان دهنده این است که خداشناسى و خداپرستى در جهان بینی اسلامى به شکل رابطه دو رقیب نیست که هر چه آن دیگرى نیرومندتر باشد, جا را براى دیگرى تنگ کند.انسان مسلمان با پرستش خدا خود را مى یابد; چنان که یک عاشق با ستایش معشوق به هویت خود مى رسد و این جاست که مى توان گفت عبادت عین آزادى مى شود.

  • در تفکر اسلامى خدا غیر نیست و خدا پرستى رجوع به اصل است .انسانى که خدا را مى پرستد, در واقع خود را به آن معناى صحیح و واقعى پیدا مى کند: قطره‌دریاست‌اگر‌با‌دریاست ورنه او قطره و دریا دریاست از این معانى در عرفان و ادبیات عرفانى و ادعیه ما فراوان است و منشا همه آنها قرآن و وحى است.

  • یکى از مفاهیمى که پیرامون خدا و آزادى در مغرب زمین مطرح مى شود, بحث از خودبیگانگى و الیناسیون است.

در تفکر قرآنى به جاى از خود بیگانگى, خود فراموشى آمده و این تقریباً هم افق است با مفهوم از خود بیگانگى, در این زمینه آیه معروف سوره حشر « ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم، حشر 19» بسیارقابل‌توجه‌است. خدافراموشى همان خود فراموشى است. پس عبادت خدا, خداپرستى و خداشناسى.

مطابق این تصویر و طرز تفکر اسلامى, نه تنها از خود بیگانگى نیست, بلکه با خود بودن و خودشناسى است و میان شناخت خدا و شناخت خود پیوندى عمیق وجود دارد. از این رو « من عرف نفسه فقد عرف ربه». ما معتقدیم خدا خواهى نه تنها باعث انکار حیثیت انسان نمى شود بلکه والاترین مرتبه اومانیسم در مذهب تحقق پیدا مى کند و با خداست که هویت انسان معنا پیدا مى کند.

  • همچنین مساله انتخاب که در اگزیستانسیالیسم مطرح مى شود و تاکید مى شود: شأن مهم انسان این است که صاحب انتخاب باشد و آزادى برگزیدن داشته باشد.

  • این شأن از نظر تفکر اسلامى با خداپرستى منافاتى ندارد،در اسلام نیز آزادى عمل وجود دارد اما در اسلام انسان داراى دو خود است و همیشه بر سر دو راهى است که کدامین خود را انتخاب کند؟ خود نفسانى و حیوانى که در نفس اماره به سوء تجلى مى کند یا خود انسانى که در نفس مطمئنه تجلى مى کند و نداى خداوند را دائم در درون ما زمزمه مى کند؟

خداپرستى از نظر اسلام با انتخابگری خود نفسانى منافات دارد و اما با انتخابگریهاى خود انسانى نه تنها منافاتى ندارد بلکه زمینه ساز و فراهم کننده بسترهاى مناسب و گسترده تر چنین انتخاب هایى است .

منبع

  • اندیشه حوزه ، سال پنجم،شماره چهارم



تعداد بازدید ها: 14729


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..