به این نوع شعر ذووزنین و "متلون" و "ملون" به معنی گوناگون نیز گویند.
"ذوبحرین" شعری است که آن را با دو وزن یا بیشتر می توان خواند:
ای بت سنگین دل سیمین قفا ----- ای لب تو رحمت و غمزه بلا
در این مثال اگر کلمات سنگین و با اشباع کسره ها خوانده شود بر وزن شعر (فاعلاتن فاعلاتن فاعلن) می شود که آنرا بحر مسدس می گویند.
و اگر کلمات را سبک و بدون کشش تلفظ شود، شعر بر وزن (مفتعلن مفتعلن فاعلن) می شود که آنرا بحر سریع می نامند.
مثال دیگر از همان قبیل:
غارت جان گرمی رفتار او ----- آفت دل نرمی گفتار او
طره او آفت هر سرکشی ----- غمزه او محنت هر سرخوشی
صد دل و جان خسته ابروش بود----- صد تن و سر، بسته گیسوش بود
(جامی)
اهلی شیرازی شاعر معروف قرن دهم هجری مثنویی به نام سحر حلال ساخته که همه ابیاتش دارای سه صفت جناس و
ذوقافیتین و "ذوبحرین" است. ابیات ذیل نمونه آن مثنوی است:
ساقی از آن شیشه منصور دم ----- در رگ و در ریشه من صور دم
ای همه عالم بر تو بی شکوه ----- شوکت خاک در تو بیش کوه
خواجه در ابریشم و ما در گلیم ----- عاقبت ای دل همه یکسر گلیم