روشن است که علمورزى یک عمل است و هیچ عملى بدونانگیزه و هدف از انسان سرنمىزند. این انگیزهها و اهداف ممکن است انواع مختلفى را در برگیرد و از ارضاى
حس کنجکاوى شخصى گرفته تا پاسخ به
نیازهاى سیاسى و اقتصادى سطح
کلان را شامل شود، ولى همه این موارد نیازمند یک بستر فرهنگى مناسب براى پرداختن به فعالیتهاى علمىاند.
فعالیتهاى علمى تنها در جامعهاى ممکن است که
فرهنگ آن جامعه مفاهیم، ارزشها و باورهاى مناسبى نسبت به پژوهش علمى داشته باشد، و نه تنها آن را یک عمل مجاز بداند بلکه آن را به عنوان یک عمل لازم و ضرورى مورد تشویق قرار دهد.
در همه فرهنگها، دین مهمترین عنصرى است که نحوه جهتگیرى نسبت به علم و علمورزى را مشخص مىکند. این جهتگیرى مىتواند مثبت و تشویقکننده و یا منفى و بازدارنده باشد. همچنان که در صورت مثبتبودن مىتواند مستقیم و بىواسطه و یا غیر مستقیم و با واسطه باشد.
- البته، همه ادیان نگرش یکسانى نسبت به علم، آگاهى و تعلم ندارند. مثلا مسیحیت در قرون وسطى شدیدا با علم و دستاوردهاى علمى خصومت ورزید و علما و دانشمندانى را که در زمینههاى مختلف به تحقیق و پژوهش مىپرداختند مورد تفتیش فکرى و عقیدتى قرار داد و تعداد زیادى از آنها را مورد اذیت و آزار قرار داده و حتى به شیوههاى فجیع و وحشتناکى به قتل رساند.
این برخوردهاى خصمانه کلیسا با علم و علما باعثشد تا عدهاى به اشتباه دین را، به طور کلى، مخالف علم به حساب آورند، در حالى که همه ادیان جهتگیرى یکسانى نسبتبه علم ندارند.
از طرف دیگر، دین به زندگى انسان معنى مىبخشد، هستى و حیات را تفسیر مىکند و به اعمال و کردار انسان هدف و جهت مىدهد. انسان متدین خود را در قبال خویشتن، دیگران و حتى محیط اجتماعى و طبیعى خود مسؤول مىداند و این
مسؤولیت را دین و باورهاى دینى بر دوش وى گذارده است.
- بنابراین، محققى که به توحید و معاد عقیده دارد و به احکام عبادى و اخلاقى دین پایبند است، نمىتواند با محققى که به آنها عقیدهاى ندارد و یا به باورهاى دینى متفاوتى ایمان دارد یکسان باشد.
- این مجموعه باورها و معارف دینى او را به سوى موضوعات و مسایل خاصى هدایت مىکند زیرا مسایلى که براى او مطرح استبا مسایلى که براى محقق دیگر مطرح است متفاوت است.
همانگونه که یک
جامعه شناس مارکسیست به دلیل پیشفرضهاى مارکسیستىاش به سوى مطالعه نزاعها، کشمکشها و تضادها کشیده مىشود و یک جامعهشناس
محافظهکار آمریکایى غالبا نظم، تعادل و ثبات اجتماعى را مورد مطالعه قرار مىدهد.
- یک جامعهشناس مسلمان نیز غالبا به مطالعه موضوعات و مسایلى مىپردازد که بر اساس باورهاى دینى و فرهنگىاش از اهمیت و ولویت بیشترى برخوردارند.
- بنابراین، علم یک وسیله و ابزار است و هیچ ابزارى هدف و مشروعیت استفادهاش را خود معین نمىکند، بلکه این دین، ایدئولوژى و فرهنگ هستند که جهت و هدف استفاده آن را تعیین مىکنند.
منابع
- فصلنامه معرفت شماره 32
- پایگاههای اسلامی اینترنت، نسخه 3