دوری از تجملات
|
|
برخی از انسانها خوشبختی و سعادت را در تجملات و زرق و برق فراوان میبینند. اینان در واقع اسیر ادارة این گونه زندگیهای سنگین میشوند. به جای آن که زندگی وسیلة سعادت و گذران چند روز عمرشان باشد، خود در دشواری و پیچیدگی آن گرفتارند.
امام خمینی انسان متکاملی بودند که روح الهی خویش را به حقیقت وارستگی آراسته بوند. با آن که از بهترین استعداد و زمینة مناسب امکانات برای رسیدن به انواع مظاهر دنیا برخورد بودند، ولی هیچگاه به دنبال دنیا نرفته، بلکه از آن گریزان و روی گردان بودند. درست به همین دلیل و به مشیت خداوند دنیا در تمام مظاهر گوناگونش به ایشان روی آورد. و به اوج محبوبیت، شهرت، قدرت و امکانات دنیا دست یافتند و در این مرحله نیز امتحانی نیکو دادند.
بنابراین امام همواره از تجملات پرهیز میکرد و آن چنان خود را تربیت کرده بود، که تجملات بر روی او تأثیر نداشت، او زیبایی را دوست میداشت که نشانگر زیبایی حق باشد و تجمل و پرستش ظواهر مادی که موجب غفلت از خدا باشد، نزد او منفور بود.
یکی از مسئولان دفتر امام میگوید:
«از کمیته استقبال امام زنگ زدند که برای ورود امام برنامههایی تنظیم شده، برای اینکه امام در جریان باشند، به عرضشان برسانید: فرودگاه را فرش میکنیم، چراغانی میکنیم … امام با قاطعیت فرمودند: «برو به آقایان بگو مگر میخواهید کوروش را وارد ایران کنید، ابداً این کارها لازم نیست یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران باز میگردد …»
حجتالاسلام دعایی میگوید:
«امام در زندگی همواره ساده زندگی کرد، ساده پوشید، ساده خورد، از غذای چرب و نرم همواره پرهیز کرد از خوراکیهای مقوی دوری میجست … در رفت و آمدها پیاده حرکت میکرد و علیرغم اصرار فشار همه جانبه دوستان و ارادتمندان در نجف از گرفتن اتومبیل و رفت وآمد با ماشین خودداری میورزید. با آنکه بسیار از فداییان راه ایشان آماده بودند که با دل و جان، ماشینی از غیر وجوهات شرعیه به ایشان هدیه نمایند …»
یکی دیگر از مسئولان میگوید:
«امام و فرزندشان، شهید حاج آقا مصطفی خودشان را به حد یک طلبه رسانده بودند. یعنی خانهشان خیلی قدیمی بود و هیچ تشریفات و تشکیلاتی نداشت. در یک زمستان دیوار اتاق طبقه دوم منزل امام فرو ریخت و ایشان راضی نشدند که خانهشان را عوض کنند و باز آن دیوار را ساختند و در همان جا باقی ماندند»
تعداد بازدید ها: 10133