دودمان سوم پادشاهی
2613 – 2686 پ م
Third Dynasty
همان طوری که برای دودمان دوم پادشاهی، تعیین یک گاهشمار منطقی و ترتیب پادشاهان کاری دشوار و تقریباً غیرممکن است؛ همین مطلب درباره دودمان سوم پادشاهی هم صدق می کند. دلایل مشکلاتی که فرا روی مورخین برای تنظیم فهرستی مورد قبول و اتفاق از پادشاهان این دودمان وجود دارد به شرح زیر است:
1) صرف نظر از حونی، Huni که اغلب پژوهشگران بر اینکه وی واپسین شهریار این دودمان بود، بانی و مؤسس آنها تنها با نام حوروس خود یاد شدهاند؛ حال آن که «فهرست پادشاهان» که بعدها و در دوره های متاخر تر نوشته شده؛ براساس اسم واقعی، یعنی نامی که در بدو تولد برای آنها انتخاب می کردند، تنظیم گشته است. از این رو، نامهایی که در «فهرست پادشاهان» آمده با یافته های باستان شناسی که تنها نام حوروس این شهریاران را می تواند شناسایی کند، مطابقت ندارد. از این رو باید تمهیدی اندیشیده شود تا نام هر پادشاه با »فهرست پادشاهان« تطبیق نماید.
2) »در فهرست پادشاهان« تورین، نِب کا Nebka در رأس این فهرست، و پیش از نام زوسر (جوزر) قرار دارد و او را به عنوان بنیانگذار این دودمان معرفی میکند. اما در دیگر «فهرست پادشاهان»، اصلاً نامی از این پادشاه نیامده، زوسر به عنوان پایه گذار دودمان سوم آورده شده است. در برخی دیگر از اسناد، همچون پاپیروس وست کار Papyrus Westcas که تعدادی از پادشاهان مقدم بر خئوپس (خوفو) را نام برده، ظاهراً نب کا بین زوسر و حونی قرار دارد.
3) اگرچه اغلب »فهرست پادشاهان« پنج شهریار را برای این دودمان معرفی کرده اند، درباره چهارمین پادشاه از این دودمان، ناهماهنگی و عدم تطابق زیادی به چشم می خورد. مثلاً پادشاهی که در فهرست تورین به نام حجف رع Hadjefa آمده، از جمله اسامی است که گفته می شود نام وی از عمد یا تصادفاً در اصل سند حذف و پاک شده است. این امر با مشورت تهیه کننده یا نسخه برداراز فهرست پادشاهان صورت گرفته است. اگر نابود کردن و از بین بردن این نام به عمد صورت گرفته باشد، پس می توان آن را ناشی از مشکلات فراوان در تفکیک و تنظیم دودمان های پادشاهی توسط تهیه کنندگان اصلی دانست.
فهرست پادشاهان تورین کانن, دودمان سوم پادشاهی (جی فارینا 1938)
در عین حال، در دیگر «فهرست پادشاهان» ، نام سدجس sedjes یا نفرکارع Neferkare در مرتبه سوم آمده است. این مطلب می تواند دو گونه تعبیر شود، نخست آنکه هر سه نام یاد شده، متعلق به یک شخصیت است و یا منظور سه پادشاه متفاوت است. اگر تمامی این اسامی (حجف رع، سدجس، و نفرکارِع) متعلق به یک شخص باشد، توضیح چرایی وجود سه نام مختلف برای یک پادشاه بسیار دشورا است؛ اگر هم مربوط به سه شخص باشد، آنگاه نمی توان دریافت که چرا »فهرست پادشاهان« تورین تنها از پنج شهریار (به جای 6و 7 پادشاه) برای دودمان سوم نام برده است.
4) منتحو Monetho در نسخه هایمختلفی که از »فهرست پادشاهان« خود ارائه کرده، برای دودمان سوم از تعداد بیشتری پادشاه نام میبرد و کل مدت فرمانروایی این دودمان را 200 سال برآورد می کند. البته بیشتر پژوهشگران برآورد منتحو را هم برای تعداد پادشاهان آن و هم طول فرمانروایی این دودمان بسیار اغراق آمیز می دانند. هر چند تعداد زیادتر پادشاهان در فهرست منتحو، می تواند این فرضیه را محتمل سازد که برآورد 5 پادشاه برای دودمان سوم نیز به مراتب کمتر از واقعیت آن است.
بانی هرم پلکانی مشهور در سقاره، در تمامی نبشته های این مجتمع حوروس نچریخت Horus Netjerikht معرفی شده، در یک کتیبه متعلق به دودمان نوزدهم پادشاهی، شاهزاده خع ام واست Khaem wasetفرزند پرآوازه رامسس دوم، پادشاه سازنده هرم یاد شده را زوسر معرفی می کند؛ و بنابراین به ما اجازه می دهد تا نام حوروس نچریخت را با زوسر یکی بدانیم. دست کم دو بنای دیگر مشابه این هرم، احداث شدند که کار ساختمانی آنها در دوره دودمان سوم نیمه تمام باقی ماند. هرم مقبره ای Buried Pyramid در سقاره و نیز هرم چند لایه در زاویه الآریان. براساس یافته های باستان شناسی ، می توان به یقیین گفت که این دو هرم پس از عهد زوسر بنا گشتند. در هرم مقبره ای سقاره، که قدیمی تر است، نام حوروس سخم خت Sekhemkhet را می توان مشاهده نمود. شاید اگر سند دیگری هم از این هرم به دست آید باید آن را به نام نبتی سخم خت تعبیر کرد: پس این احتمال هست که سخم خت همان زوسر - تتی، جانشین زوسر در فهرست پادشاهان باشد. این برداشت و مقایسه البته از طریق یک سلسله شواهد قابل دفاع و پشتیبانی است، از جمله ؛ سبک معماری و موقعیت مکانی هرم و نیز مطرح شدن نام ایم حوتپ، معمار برجسته عهد زوسر و مهندس هرم زوسر که در کتیبه ای در هرم سخم خت آورده شده است و در هرم زاویة ال آریان Zawiyet el-Aryan نام هیچ شهریاری نیامده است. همین مطلب باستان شناسان را به این عقیده واداشت که احتمال دهند هرم مزبور توسط حوروس خع با Horus Khaba بنا شده باشد. اگر این فرضیه درست باشد، آنگاه حوروس خع با پس از سخم خت و پیش از حونی (واپسین پادشاه این دودمان) قرار می گیرد، که در واقع چهارمین پادشاه از «فهرست پادشاهان» خواهد بود؛ فهرستی که نام چهارمین شهریار این دودمان را حجفا معرفی کرده. اینکه چنین روش استنباط و تطبیق اسامی حوروس با نام واقعی آنها در «فهرست پادشاهان» پایه و اساس درستی دارد، قطعی نیست.
دو پادشاه دیگر هم که تنها نام حوروس آنها شناخته شده و به طور قطع مربوط به دودمان سوم هستند یعنی حوروس سانخت Horus Sanakht و حوروس قاع حجت ، Horus Qa-Hadjet هنوز جایگاهشان در لیست پادشاهان این دودمان معلوم نیست. برخی پژوهشگران پیشنهاد می کننند که ممکن است سانخت جانشین نب کا باشد؛ اما چنین فرضی با یافته های باستان شناسی در تضاد است چرا که سانخت را جانشین زوسر میداند نه نیای او. مدارک منحصر به فردی که سانخت را با نب کا مربوط می سازد، منبعی است که در آن نام حوروس سانخت و علامت (کا )Ka آمده که ظاهراً مورخان همین علامت را نام واقعی (در بدو تولد) سانخت تغییر کرده نتیجه گرفته اند که این دو اسم متعلق به یک نفر یعنی نب کا از «فهرست پادشاهان» است. اگر این تعیین هویت و تطبیق نام سانخت با نب کا صحت داشته باشد، پس نب کا نه به عنوان اولین پادشاه از این دودمان که میباید بعد از زوسر قرار گیرد؛ و یا اینکه چنین تطبیقی به دور از واقع است، اما یکی دانستن قاع - حجت باحونی، کاملاً فرضی است و هیچ سند و یافته باستانشناسی آن را تایید نمیکند.
ماحصل گفتار
|
دودمان سوم پادشاهی ، با حضور پادشاه بزرگی همچون زوسر، یک چند درخشش خیره کننده به تاریخ و اجتماع مصر باستان تاباند. چه برای نخستین بار در تاریخ مصر، ما با چیزی بیش از نام و القاب شهریاری رو به رو هستیم: پیشرفتهایی که در معماری ، هنر، مجسمهسازی و دیوارنگاری از آن دوران برجای مانده ، ما را متوجه حقیقت بزرگ تری در زمینه تغییرات اجتماعی مصر می سازد؛ شکی نیست که وجود هنرمندان بیشمار و استادکاران ماهر و فراوانی آثار بر جای مانده، حکایت از یک در رفاه، شکوفایی و وجود نظام قدرتمندی می کند که قادر بود امنیت و آسایش را به همراه داشته باشد. عظمت این بناها همچون هرم زوسر که سرآمد این معماری ویژه مصر باستان است، حکایت از یک مجموعه محاسبات فنی، توان مهندسی، کار زیاد و البته هزینه سرسام آور دارد تا برای فرعون این پادشاه دارگونه، خانه ابدی مناسبی برپاسازد. در این مجموعه نشانه ای از یک سری تغییرات اجتماعی است که اجازه می داد برای نخستین بار در تاریخ مصر، اشخاص منفرد با شخصیت حقیقتی خود پا به عرصه نهند و نظام سیاسی، زمینه شکوفایی و مهمتر از آن شناسایی استعدادها را فراهم سازد. عهد زوسر مدیون لیاقت، دوراندیشی و اندیشههای برتر پادشاهی است که توانست متناسب با شرایط زمان - مکانی خویش آنها را به نحو مطلوبی به کار گیرد. انعکاس این شرایط را می توان در پیکره تراشی ، و نقاشی دیواری معابد (مصطبه خصوصی در شمال سقاره) و نیزدر مجتمع های آرامگاهی پادشاهان مشاهده کرد.
در زمینه پیکرتراشی، ما با دو فاز و مرحله در این دوره روبهرو هستیم، نخست، تا عهد حونی و یا اندکی پیش از آن، پیکرتراشی ادامه همان سنتهای پذیرفته شده و برجای مانده از دودمان دوم پادشاهی است؛ در این مرحله نوع مواد اولیه برای این هنر همان سنگهای آذرین است که بیش از این هم مورد استفاده قرار می گرفت؛ اما در فاز دوم، تفکیکی در استفاده از مواد اولیه به عمل آمد، بدین ترتیب که سنگهای آذرین برای شخصیت های درجه دوم و مقامات مصری همچنان مورد استفاده قرار گرفت، حال آنکه پیکره پادشاهان و شاهزادگان را از سنگ گرانیت میتراشیدند. در حقیقت این نوعآوری در استفاده از سنگ، «مارک تجارتی» و «استاندارد» خود را بر این هنر زد و برای آیندگان همچون سرمشق مهمی باقی گذاشت، نمونه هایی از این دست را می توان در سردیس پادشاه با تاج سفید که از گرانیت تراشیده شده (موزه بروکلین) و احتمالاً متعلق به حونی یا خوفو است؛ و در مجسمه ای که به «کاتب شیکاگو» مشهور است، مشاهده نمود. از نمونههای دسته نخست هم باید به پیکره رِدیت Redit (موزه تورین) ؛ «بانوی بروکسل»؛ پادشاهی با چاقو را نام برد.