مأمون که مردی سیاستمدار و زیرک بود، از ناآرامی اوضاع مملکتش پریشان بود و شورشهای گوناگون، حکومتش را دچار تزلزل شدیدی کرده بود. لذا چارهای نمیدید جز اینکه از نفوذ و قدرت معنوی امام حضرت رضا علیه السلام استفاده کند. به همین دلیل با اصرار و حتی تهدید از امام خواست به مقر حکومتش در
مرو بیاید.
حضرت رضا (علیه السلام) از پذیرفتن دعوت مأمون خودداری کردند.
اما چون دیدند که مأمون مصر است و چاره ای ندارند بناچار امام نیز تصمیم گرفتند دعوت او را بپذیرند.
مأمون دو نفر را به نامهای « رجاء ابن ابی ضحاک » و « یاسر خادم » مأمور کرد تا امام رضا علیه السلام را از طریق
بصره و
اهواز به خراسان بیاورند ( هدف او از انتخاب این مسیر این بود که امام در راه از
کوفه و
قم عبور نکند.)
منابع:
- بحارالانوار، ج 49، ص 133، ح 9.
- از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 149 تا 151.
مراجعه شود به: