یحیی بن ابراهیم میگوید:
سلام سه تن از دوستانم را به امام صادق علیه السلام رساندم و گفتم:« آنها از شما التماس دعا دارند.»
امام فرمود:«چه مشکلی دارند؟»
عرض کردم:«
منصور دوانیقی آنها را به زندان انداخته است.»
امام فرمود:«اینها به منصور چه کار داشتند؟»
عرض کردم:«برایش کار کردند. بعد، مشکلاتی پیش آمد و منصور آنان را به زندان انداخت.»
امام فرمود:«مگر من آنها را از همکاری با منصور نهی نکرده بودم؟ منصور و امویان در آتش هستند.»
آنگاه برای آنان چنین دعا کرد:«بار خدایا سلطه دشمنان را از سر آنها بردار.»
از مکه که برگشتم سراغ دوستان زندانیام را گرفتم و معلوم شد سه روز پس از دعای امام صادق علیه السلام از زندان آزاد شدهاند.
مراجعه شود به