نگاه اجمالی
پاولف و شاگردانش در طول چند دهه فعالیت تحقیقی درباره
شرطی سازی کلاسیک پدیدهها و اصولی را کشف کردند که حتی پس از یک قرن باز هم مورد مطالعه قرار میگیرند و کاربرد فراوانی در
آموزش و پرورش و
روان درمانی دارند. این پدیدهها عبارتند از : عامل تقویت ، خاموشی ، بازگشت ، تعمیم محرک ، تمیز محرک ، شرطی شدن سطح بالا.
تحقیقات نشان داد که تشکیل پیوند محرک_ پاسخ (S→R) همراه شدن مدرک شرطی با مدرک غیر شرطی (CU با US) نیاز دارد. اما با دو یا سه بار همراه شدن CS به تنهایی نمیتواند پاسخ شرطی (CR) را فراخوانی کند، اما با افزایش تعداد همراه شدنها پیوند شرطی قویتر میشود تا اینکه به اوج میرسد و بعد از آن
وضیعت تابشی میگیرد. علاوه بر تعداد همراه شدنهای SC با US ، این ارتباط تحت تاثیر نیرومند US نیز قرار دارد و بطور کلی هر چه U S نیرومند تر باشد (نظیر غذای بهتر و بیشتر ، پاداش بیشتر) CS سریعتر به اوج میرسد.
رفتارهای شرطی شده دوام زیادی دارند، مثلا اگر سگی که به ترشح بزاق برای صدای زنگ شرطی شده است به مدت چندین ماه به حال خود رها شود وقتی به آزمایشگاه آورده میشود و دوباره در معرض همان زنگ قرار میگیرد، فورا بزاق ترشح میکند (رفتارهای شرطی شده در انسان نیز دوام زیادی دارند). اما پاسخهای شرطی شده میتوانند از بین بروند. روش کار به این صورت است که اگر بارها مدارک شرطی (CS) بدون محرک غیر شرطی (US) ارائه شود، حیوان یاد میگیرد که دیگر بزاق ترشح نکند (پاسخ ندهد). این پدیده را پاولف خاموشی (Extiction) نامید.
بازگشت خود به خود
اگر پس از خاموشی رفتار مورد نظر (مثلا ترشح بزاق در سگ)
حیوان دوباره به آزمایشگاه آورده شود و
محرک شرطی (CS) ارائه شود سگ دوباره (هرچند با شدت کمتر)
پاسخ خواهد داد. این پدیدهای است که پاولف آن را
بازگشت خود به خود (S pontaneous Recovery) نامید. حال اگر بخواهیم خاموشی رفتار شرطی شده کامل باشد، باید دوباره CS بدون US ارائه شود و شاید لازم باشد این کار چندین بار و در زمانهای متفاوت تکرار شود، تا سرانجام اثری از بازگشت خود به خود نباشد.
تعمیم محرک
پاولف در آزمایشهای خود دریافت که پاسخ شرطی (CR) که بوجود میآید، لازم نیست برای دفعههای بعد محرک شرطی (CS) عینا بکار رود، بلکه یک محرک همانند نیز میتواند پاسخ شرطی بوجود آورد. پاولف برای نشان دادن این موضوع سگی را با زمان سنج 60 ضربهای نسبت به ترشح بزاق شرطی کرد و سپس نشان داد که حیوان نسبت به زمان سنجهای 40 ، 50 ، 70، 80 ، 90 ضربهای نیز پاسخ یکسان میدهد. پاولف این رویداد را
تعمیم محرک (Stimulus generaliztion) نامید.
تمیز محرک
میتوان رفتار را چنان شرطی کرد که فقط به یک محرک شرطی (CS) پاسخ دهد و به دیگر محرکها توجهای نکند. برای مثال در همان آزمایش قبلی اگر به حیوان فقط با زمان سنج 80 ضربهای محرک غیر شرطی (نظیر غذا) را همراه کنیم و از ارائه محرک غیر شرطی در ضربههای دیگر خودداری کنیم حیوان دیگر با ضربههای پایینتر یا بالاتر از آن پاسخ نخواهد داد و فقط به زمان سنج 80 ضربهای پاسخ شرطی (CR) خواهد داد. پاولف این پدیده را
تمیز محرک یا تخصیص محرک نامید.
شرطی سازی مجدد
مواقعی وجود دارد که رفتار نسبت به یک محرک معین شرطی نمیشود و در واقع بین S→R رابطه ایجاد نمیشود. در این مواقع باید محرک دیگری را بکار برد تا پاسخ مطلوب حاصل شود. این فرآیند
شرطی سازی مجدد (Reconditioning) نامیده میشود.
شرطی سازی سطح بالاتر
منظور از شرطی سازی سطح بالاتر (Higher older conditioning) عبارت است از زنجیر کردن محرکهای مختلف دیگر به ارتباط بین S→R. برای مثال پاولف پس از شرطی کردن سگ به صدای زنگ ، یک چراغ سبز را نیز وارد آزمایش کرد. به این صورت که قبل از ارائه زنگ یک چراغ سبز نیز روشن میکرد و سپس عامل تقویتی (گوشت) داده میشد. پس از مدتی حیوان به چراغ سبز نیز شرطی میشد و با ارائه آن به تنهایی نیز ، حیوان پاسخ شرطی نشان میداد. این فرآیند بدین صورت نمایش داده میشود.
(CR) پاسخ شرطی<----------------------------محرک غیرشرطی ( US ) + محرک شرطی اول (CS<sub>1<\sub>)
(CR) پاسخ شرطی<-----------چندین بار---------محرک غیرشرطی (US)+محرک شرطی اول (CS<sub>1<\sub>)+محرک شرطی دوم (CS<sub>2<\sub>)
(CR) پاسخ شرطی<----------------------------محرک شرطی دوم به تنهایی (CS<sub>2<\sub>)
مباحث مرتبط با عنوان