اسلام دورهي قبل از خودش را به نام دورهي جاهليت ميخواند. اين جاهليت قبل از اسلام از نظر
قرآن منحصر به عرب نيست بلكه جاهليت غير عرب هم دوره جاهليت است. نقطه مقابل جاهليت،
علم است.
وحي قرآني كه شروع مي شود به اين صورت شروع مي شود:
اقرا باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق اقرا و ربک الاکرم الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.
یعنی وحی اسلامی و وحی ختمیه از قرائت که به معنی خواندن متون است و علم و نوشتن و قلم شروع میشود.
این خودش می رساند که دوره قرآن دورهی خواندن و نوشتن و علم و عقل است. یعنی دیگر دوره نبوت، دوره اینکه بشر تبلیغ شرایع سابقه را به وسیله یک عده مردمی که موصی و ملهم هستند و باید به آنها الهام بشود که دین چیست تا بیایند و تبلیغ بکنند، دیگر این دوره گذشت، علماء جانشین انبیاء میشوند، دانش جانشین نبوت تبلیغی میشود، تصریح میکنم، دانش جانشین نبوت تبلیغی میشود یعنی کاری که آن سلسله از انبیاء که فقط مبلغ شرایع دیگر و دعوت کنندهی به شرایع دیگر بودند انجام می دادند، آن کار را امروز دانش میکند، علم و علماء می کنند. چون آن دوره ها دورهی جهالت و ظلمت بود احتیاج به آن جور نبوتها بود.