داروهای بیحس کننده موضعی عواملی هستند که ایجاد و هدایت پیامهای عصبی را در طول یک رشته عصبی به طور برگشت پذیر مهار میکنند. این داروها برای از بین بردن حس درد در نواحی محدودی از بدن به کار میروند. اثر این داروها از توانایی آنها در تضعیف جریانهای عصبی اعصاب آوران پوست، سطوح مخاط و ماهیچههای سیستم اعصاب مرکزی ناشی میگردد. این عوامل به میزان وسیع، بویژه در جراحی، دندانپزشکی و چشم پزشکی برای دستیابی به مهار نسبی یا جزیی انتقال پیامهای عصبی در اعصاب محیطی و انتهای اعصاب به کار میروند که البته اثر آنها لزوما برگشت پذیر است. |
تاریخچه
تلاش برای از بین بردن درد قدمتی به اندازه زندگی انسان دارد. مردم عهد باستان راههای مختلفی را برای دستیابی به این این حالت به کار برده اند:
طب سوزنی، یخ زدن، کمپرس عصبی، مواد گیاهی و حتی نیروهای روانی. بومیان پرو و بولیوی قرنها برگهای کوکا را میجویدند و این عمل تا زمانی که ادامه داشت به آنها احساس خوشی اعطا میکرد. در سال 1860،
الکالوئید کوکائین توسط
نیهمن "Niemann" از بوته اریتروکسیلون کوکا "Erythroxybn coca" جدا شد. اثر فارماکولوژیک آن در سال 1880 توسط فون آنرپ "Von Anrep" مطالعه شد و آن را به عنوان بیحس کننده موضعی تجویز نمود.
کاربرد روش تفکیک یا ساده سازی در طراحی
دارو روی مولکول کوکائین منجر به تولید داروهای بیحس کننده مصنوعی متعددی شد. بدین ترتیب، فرنیو در 1905 آمیلوکوکائین را ساخت که تحت نام استووائین به فروش رسید. در سال 1905 آنیهورن و همکارانش محصول سادهتری به نام پروکائین را معرفی کردند که هنوز به میزان زیادی به کار میرود. و از آن بعد داروهای بیحس کننده متعددی ساخته شد. ولی در کل میتوان گفت تقریبا این ترکیبات روابط ساختمانی نسبت به کوکائین نشان میدهند و میتوان آنها را به عنوان اشکال سادهتر این مولکول در نظر گرفت.
روشهای مختلف ایجاد بیحسی موضعی
روشهای مختلفی برای ایجاد بیحسی موضعی توسط داروها به کار میروند که متداولترین آنها عبارتند از:
- بیحسی سطحی (موضعی): این نوع بیحسی،با به کار بردن داروها به صورت موضعی بر روی پوست یا غشاهای مخاطی به صورت کرم، پماد، افشانه (آئروسل)، محلول، ژل یا شیاف انجام میگیرد. برای ایجاد این بیحسی چندین دارو به کار میروند مانند بنوکسینات، بنزوکائین، بیفنامین، بوتاکائین، کوکائین، سیکلومتی کائین، دی متیزوکین، دی پرودون، اتیل کلراید، لیدوکائین، پروپراکائین و زولامین.
- بیحسی نخاعی (زیر پرده عنکبوتیه): در بیحسی نخاعی، داروهای بیحس کننده موضعی به داخل فضای نخاعی زیر پرده عنکبوتیه تزریق میگردد. داروهای انتخابی در این مورد تتراکائین است. سایر داروهای بکار رفته عبارتند از: دیبوکائین، لیدوکائین، هپی واکائین، پیپروکائین و پروکائین.
- بیحسی با مهار اعصاب محیطی: این نوع بیحسی، از طریق تزریق محلولی از یک بیحس کننده موضعی به داخل ناحیه مورد نظر ایجاد میشود. داروهای متعددی به این منظور به کار میروند مانند بوپیوکائین، بوتانیلی کائین، کلروپروکائین، دیبوکائین، اتیدوکائین، لیدوکائین، اکتاکائین، پریلوکائین، پروکائین، پروپوکسی کائین، پیروکائین و تتراکائین.
- بیحسی خارج سخت شامهای: این نوع بیحسی، با تزریق داروی مناسب به فضای خارج سخت شامه ایجاد میشود. داروهای انتخابی بوپیواکائین ، اتیدوکائین ، لیدوکائین ، مپیواکائین و پریلوکائین میباشند.
بیحسی انتهائی، شکلی از بیحسی خارج سخت شامهای است که در آن محلولی از بیحس کننده موضعی از طریق شیار
استخوان خاجی به داخل کانال انتهایی تزریق میگردد.
- بیحس تراوشی:این نوع بیحسی، میتواند به صورت خارج رگی (هنگامی که محلولی از بیحس کننده به ناحیه نزدیک به محل جراحی تزریق میشوند مانند دندانپزشکی) و یا داخل رگی که به آن بیحسی ناحیهای داخل وریدی نیز گفته میشود (هنگامی که کل بخش پایینی یکی از نقاط انتهائی بیحس میشود)، باشد. داروهایی که مصرف آنها متداولتر است عبارتند از: بوپیوکائین، بوتانیلی کائین ، کلروپروکائین ، ایتدوکائین ، مپیواکائین ، مپریل کائین ، متابوتتامین ، پریلوکائین ، پروپارکائین و پیروکائین.
افزایش مدت اثر دارو
برای افزایش مدت و شدت اثر ایجاد شده توسط بیحس کنندههای موضعی،
داروهای منقبض کننده عروق، و بیشتر از همه اپینفرین، معمولا به محلولهای این داروها افزوده میشود، سایر تنگ کنندههای عروقی توصیه شده عبارتند از: فلی سین، نوردفرین ، نوراپینفرین ، اکتودرین و فنیل افرین.
طول اثر به سرعت هیدرولیز توسط آنزیمهای غیر اختصاصی و آب گریزی ترکیبات بستگی دارد.
داروهای بیحس کننده موضعی بر اساس مدت اثر چنین طبقه بندی می گردند:
- کوتاه اثر: کلروپروکائین و پروکائین
- اثر متوسط: کوکائین ، لیدوکائین ، مپیواکائین و پریلوکائین
- اثر طولانی: بوپیوکائین ، ریبوکائین ، اتیدوکائین و تتراکائین
اثر PH و PKa بر بیحس کنندههای مو ضعی
اثر PKa در اغلب بیحس کنندههای مو ضعی که مصرف بالینی دارند 8 تا 5/9 است. داروهائی که دارای PKa بیشتری هستند. اغلب در PH فیزیولوژیک کاملا یونیزه هستند و در نتیجه در رسیدن به مکانهای گیرنده دچار مشکل میشوند. به همین دلیل ، بیحس کننده های موضعی ممکن است در نواحی ملتهب بی اثر باشند زیرا در این نواحی، PH پایین تر است و یونیزه شدن این مولکولها را تسهیل میکند و متعاقبا از نفوذ آنها به داخل رشتههای عصبی جلوگیری مینماید، از طرف دیگر، ترکیباتی که دارای PKa کمتری هستند به اندازه کافی یونیزه نمیباشند و اگر چه هدف میرسند اما قوی نیستند.
طبقهبندی
بیحس کنندههای موضعی را که امروزه در درمان به کار میبرند می توان به سه گروه تقسیم نمود: مشتقات استری، مشتقات آمیدی و داروهای متفرقه.
کلیه این ترکیبات در صورت بازار آزاد عملا مایعند. به این دلیل، اغلب این داروها به صورت نمک به کار میروند (هیدروکلراید، سولفات، پیکرات، نیترات و بورات) که عموما
جامدهای بلوری محلول در
آب و بدون بو میباشند.
مشتقات استری
این مواد ،
استری از اسیدهای زیر میباشند: اسید بنزوئیک ، پارآمینوبنزوئیک ، متاآمینوبنزوئیک ، متاآمینوبنزوئیک یا پارآلکوکسی بنزوئیک. این داروها به صورت استری هم در داخل بدن و هم در آزمایشگاه به سادگی هیدرولیز شده و فعالیت خود را از دست میدهند.
آن دسته از بیحس کنندههای موضعی که بیش از همه مصرف میشوند به ترکیبات زیر تقسیم میگردند:
- مشتقات اسیدبنزوئیک: کوکائین ، بی فنامین، سیکلومتیکائین سولفات (سورفاکائین) ، الوکائین ، ایزوبوکائین ، مپریلکائینهیدروکلراید ، پارتوکسی کائین ، پیپروکائین هیدروکلراید (متی کائین) ، پریکبائین و پروپانوکائین.
- مشتقات اسیدآمینوبنزوئیک: آمبوکائین ، آموکسه کائین ، بنزوکائین ، بتوکسی کائین ، بوته تامنی ، کلروپرکائین ، هدروکسی تتراکائین ، ایزوبوتامین ، لوسینوکائین ، پاریدوکائین ، پروپاراکائین ، ریزوکائین و تتراکائین هیدروکلراید و...
مشتقات آمیدی
این دسته از داروها شامل سه گروه است:
- آمیدهای قلیایی مانند دیبوکائین
- آنیلیدها مثل تولوئیدیدها و 2و6_ گزیلیدیدها که پیش تاز از آنها لیدوکائین است.
- آمیدهای نوع سوم نظیر اکستازائین
دو گروه اول را میتوان ترکیبات حاصل از جایگزینی گروه _COO_ مشتقات استری با گروه ایزوستر آن _NHCO_ در نظر گرفت. این عمل سبب افزایش پایداری و مقاومت بیشتر آنها نسبت به هیدرولیز میشود.
بعلاوه این داروها قویتر بوده، وقوع عوارض ناخواسته کمتری را نشان میدهند و تحریکات موضعی کمتری نسبت به مشتقات استری ایجاد میکنند. ظاهرا ، حساسیت متقاطعی بین آنها و مشتقات اسید بنزوئیک وجود ندارد.
داروهایی از این دسته که بیش از سایرین مصرف میشوند عبارتند از: آپتوکائین ، بوسه کائین ، بوپیواکائین هیدروکلراید (مارکائین ، سنسورکائین) ، بوتانیلی کائین، کاربیزوکائین ، کلوواکائین، بنتاکائین ، دیبوکائین ، کواتاکائین تراپن کائین و غیره.
داروهای متفرقه
این داروها از نظر ساختمانی به هم مربوط نیستند، برخی از آنها دارای آثار دیگری علاوه بر فعالیت بیحس کنندگی موضعی میباشند.
داروهای زیر به این دسته متعلقند: آمولانون ، بنزیل
الکل ، دیاموکائین ، دیکلونین ، اتیل کلراید ، کتوکائین ، پنیول کائین ، اوپروسین ، پروپیپوکائین ، سالیسیل الکل ، زولامین ، فالیکائین ، فوموکائین ، دی متیزوکین هیدروکلراید (کینیندوکائین ، کوئوتان) و غیره.
عوارض ناخواسته
مصرف بیش از حد و جذب عمومی سریع بیحس کننده ها، سبب عوارض ناخواسته عمومی میشود که عمدتا شامل موارد زیر است:
- در سیستم مرکزی با علائم زیر: استفراغ ، تهوع ، سرخوشی ، گیجی و سرانجام تشنج، و اغما ، نارسائی تنفسی و قلبی و مرگ.
- در سیستم قلبی عروقی کاهش ضربان قلب ، کاهش فشار خون و حالت شبه شوک.
این حالات با تجویز باربیتواتهای فوق العاده کوتاه اثر یا کوتاه اثر و یا شل کنندههای عضلات اسکلتی برطرف میگردند.
برخی از واکنشهای موضعی که در اول طبیعت حساسیتی یا مسموم کننده سلولی دارند نظیر درد، ورم، بیرنگ شدن پوست، التهاب
اعصاب و التهاب اگزماگونه پوست نیز ممکن است رخ دهد.
مباحث مرتبط با عنوان