مراسم ازدواج حضرت نرجس با دو برادر زاده جدّش نا کام و ناموفق ماند و آن دو برادر در اثر حادثه غیر طبیعی جان سپردند. نرجس خاتون ادامه آن ماجرا را برای بشر بن سلیمان در بغداد این گونه باز گو نمود:
شب آن روز را دیدم که قصر جدّم را آراسته اند. در همان محلی که جدّم آن تخت با شکوه را برای ازدواج من با برادر زاده هایش قرار داده بود، منبری از نور نصب کرده اند که در بلندی با آسمان رقابت می کرد.
حضرت مسیح علیه السلام،
شمعون جانشین حضرت عیسی علیه السلام - و تعدای از
حواریون در آن جا گرد آمده اند. در این هنگام حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم همراه جانشین و دامادش حضرت علی علیه السلام - و فرزندش - امامان شیعه علیهم السلام - وارد قصر شدند.
با ورود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، حضرت مسیح به استقبال آن حضرت شتافت، او را در آغوش کشید و
معانقه کردند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به عیسی علیه السلام فرمودند: «ای روح خدا علیه السلام! من آمده ام تا از جانشین تو - شمعون - دخترش - ملیکه - را برای این فرزندم خواستگاری کنم. »
آن گاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم با دست به ابو محمد امام حسن عسگری علیه السلام فرزند صاحب این نامه اشاره کرد. در این هنگام حضرت مسیح علیه السلام نگاهی به شمعون انداخت و فرمود:شرافت و بزرگی به تو روی آورده است.
پس نسل خویش را با نسل آل محمد پیوند زن!شمعون پاسخ داد: پذیرفتم! با پذیرش شمعون، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر فراز منبر رفت، صیغه عقد را جاری کرد و مرا به ازدواج فرزندش در آورد.
حضرت مسیح علیهالسلام، فرزندان حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم، حضرت علی علیه السلام و حواریون گواهان این ازدواج بودند.
پس از آن که از خواب برخواستم ترسیدم که اگر خوابم را برای جدم بازگو کنم کشته شوم.
بنابر این، این راز را در سینه پنهان کردم.
منابع:
بحارالانوار، ج 51، ص 8، حدیث 12 ------------ غیبه الشیخ
مراجعه شود به:
بر هم خوردن مراسم ازدواج مادر امام زمان « ع » با برادر زاده قیصر
دومین برادرزاده قیصر
دیدار با امام حسن عسگری در رویا
علاقه نرجس به امام حسن عسگری علیه السلام
تشرف مادر امام زمان به اسلام
معرفت نرجس به مقام امام