|
خطر واقعی را بشناسید
|
|
خطر واقعی را بشناسید
قبل از اینکه فراگیری هنرهای رزمی را شروع کنم به آسانی با اشکال کاذب قدرت مهاجمین افراد مصالحه ناپذیر مردان پر زور روشنفکران متکبر پیشخدمت های گردنکش فروشندگان سمج دلالان اتومبیل و …. مرعوب می شدم.
در برخورد با این نوع اشخاص معمولا عکس العملی در حد افراط یا تفریط نشان می دادم. یا با احساس بی کفایتی و خجالت و عصبانی از دست خود عکس العمل نشان می دادم و یا عصبانیت خود را بروز می دادم و خود را در یک جدال درگیر می ساختم.
عکس العمل من بر روی تشک مسابقه یعنی در مقابل تهاجم حریف هم معمولا مشابه بود و همچنین نشانه های رفتاریم من به سرعت هیجان زده و غضبناک می شدم و به ابراز واکنش تمایل نشان میدادم.
یک روز بروس لی مرا به وسط پارکینگ خانه ام برد و مرا مجبور کرد که در حال ایستاده یکی از پاهایم را تا آنجا که ممکن است باز کنم سپس مرا وادار کرد که حول محور پای ثابت بچرخم و در مسیر حرکت پای من دایره ای به شعاع فاصله دو پای من کشید.
سپس بروس لی با مقداری فاصله از من روی یک قسمت از خط دایره ایستاد و شروع کرد به انجام حرکات تهاجمی و حملات خدعه آمیز. من در انتظار حملات او محکم و استوار ایستادم.
او گفت: شما عصبی و هیجان زده هستید، ولی چرا؟ از این فاصله ممکن نیست بتوانم بر شما ضربهای وارد آورم.
سپس او فاصله اش را با من کمتر کرد و نزدیکتر شد تا حدی که پایش به محیط دایره نفوذ کرد یکبار دیگر من عصبی و هیجان زده شدم و این بار نیز بروس مرا سرزنش نمود و گفت: من هنوز آن قدر به شما نزدیک نشده ام که بتوانم به شما صدمه ای بزنم پس چرا آرامش خود را حفظ نمیکنید.
ناگهان بروس کاملا وارد دایره شد و من ناخود آگاه واکنش نشان دادم. او گفت: « بسیار خوب شما دایره تان را به عقب حرکت داده اید بنابراین من تهدیدی برایتان به حساب نمی ایم. حال تصور کنید که من بر لبه دایره تان ایستاده باشم ایا یک تهدید واقعی برای شما به حساب می آیم؟ »
سرم را تکان داده و گفتم: « راستش خیر ولی تصور می کنید که من از لحاظ فیزیکی در داخل محدوده دایره در معرض خطر قرار بگیرم؟ »
او گفت: « وقتی حریف شما در داخل دایره شما قرار دارد و شما قادر نیستید و یا نمی خواهید که بیشتر از آن حد عقب نشینی کنید مجبورید مبارزه کنید ولی تا آن لحظه شما بایستی خود را کنترل و فاصله تان را با حریف حفظ کنید. »
با افزایش قابلیت های من در هنرهای رزمی به اعتماد به نفس من هم افزوده می شد تا حدی که قادر شدم با حفظ کامل آرامش و خونسردی بگذارم حریفم خود را کاملا با حملات ظاهری و با صرف انرژی برای ارعاب من خسته کند زیرا من مطمئن بودم که در صورت لزوم به اسانی قادر به شکست دادن او خواهم بود.
اندکی بعد فرصتی در زندگی شغلی ام به دست آوردم که توانستم از این روش بهره گیرم. روزی در یک جلسه با فردی عصبی مزاج برخورد کردم که با قرار دان جناح مقابل در وضعیت دفاعی در مباحثات پیروز می شد. فهمیدم که اعمال و گفتار تهاجمی او فقط حکم ارعاب را دارد و خطر واقعی به حساب نمی آید.
با تمامی آن مسائل من در برابر او عملی انجام ندادم یعنی احتیاجی نبود که عکسالعمل شدید و سختی از خود نشان دهم و مطمئن بودم که حرکت من برتر از حرکات و اعمال او بود او سعی داشت مرا فقط با حرفهایش تحریک نماید بنابراین فکر کردم که اگر من بتوانم او را حد لبه خارجی محیط دایره ذهنی خود نگه دارم او به زودی تمامی انرژیش را از دست می دهد و بدون اینکه من کاری بکنم خود دست و پایش را جمع می کند.
شخص ارعابگر بر آن است که در شخص مقابل واکنش ایجاد کند و در صورت عدم دریافت پاسخ کم کم خسته می شود همان چیزی که در این مورد اتفاق افتاد سرانجام شخص مزبور شانه هایش را بالا انداخت و مرا رها ساخت در واقع هیچ مبارزه واقعی بین ما واقع نشده بود ولی به هر حال او مبارزه را باخته بود.
در زیر توصیه استاد "هان" در مورد رها شدن از دست افراد ارعابگر آورده شده است:
من هرگز سریع تصمیم نمی گیرم حتی اگر این تصمیم در مورد دوستانم باشد روش شایسته و صحیح این است که انسان همیشه دو برابر مقدار لازم در موضوعی تفکر نماید صبر و حوصله بخشی از این روش است برای مرعوب نشدن بیشتر فکر کنید و کمتر واکنش نشان دهید.
تعداد بازدید ها: 6280
|
|