" از خصوصیات حق این است که به نفع احدی جاری نمیشود مگر آن که علیه او نیز جاری میشود و علیه کسی جاری نمیشود مگر آنکه به نفع او نیز جاری میشود "
یعنی حقوقی که در میان مردم جریان دارد متبادل است ، یک طرفی نیست ، دو طرفی است ، چنین نیست که مثلا بعضی صرفا به عهده دیگران حقوقی داشته باشند ولی خودشان از دیگران حقی بر عهده نداشته باشند .
مثلا پدران و مادران بر فرزندان حقوقی دارند که واجب الرعایة است ولی نباید چنین تصور کرد که این حقوق یکطرفی است و تنها پدران و مادران هستند که بر اولاد حقوقی دارند ، اولاد نیز حقوقی بر پدران و مادران دارند ، بلکه در مرحله اول حقوق فرزندان تعلق میگیرد و در مرحله دوم حقوق پدر و مادر ، زیرا طفل هنوز که کودک است صرفا یک مسؤولیتی است بر دوش پدر و مادر و خودش هنوز توانایی مسؤولیتی را ندارد . و همچنین معلم و متعلم ، استاد و شاگرد .
به موازات حقوقی که استاد بر شاگرد دارد از حق شناسی و احترام و ادب و دوست داشتن و اطاعت کردن ، شاگرد نیز حقوقی بر معلم دارد از حسن تعلیم و تربیت و مراقبتها و دقتها و حسن عمل و غیره .
و همچنین است زن و شوهر ، هر کدام بر دیگری حقوقی دارند .
هر کسی که فکر میکند به گردن دیگری حقی دارد ، در همان حال باید بداند مدیون او هم هست .
تنها ذات مقدس باری تعالی که غنی کامل و مالک مطلق است از این قانون مستثنی است ، خداوند متعال بر مخلوقات خود حقوقی دارد و بندگان او مدیون فضل و نعمت او و مسؤول امر او میباشند ولی ذات مقدس او مدیون هیچ موجودی نمیباشد .
علی علیه السلام فرمود :
اگر در تمام جهان هستی موجودی باشد که بر دیگران حق داشته باشد و دیگران بر او حقی نداشته باشند او ذات اقدس الهی است .
در عین حال ذات اقدس الهی اطاعت خویش را حق خود بر مردمان خوانده و پاداشی که به فضل و رحمت خود به بندگان عنایت میکند به عنوان حق مردمان بر خودش به رسمیت شناخته .
تکالیف الهی جز ارشاد بشر به مصالح واقعی خودش نیست . این دستورها و او امر برای سود ذات مقدس خداوند نیست ، او منزه و مستغنی از همه آنهاست . پاداشی که برای این اطاعتها مقرر فرموده لطف و عنایت است ، در عین حال نام این لطف و عنایت را " حق " گذاشته است و خود را به عنوان مدیون بشر به اجر و ثواب نام برده است .
از جمله خصوصیات حق که علی علیه السلام ذکر فرموده یکی این است که در زبان و سخن خیلی آسان است و در عمل و تحقق مشکل ، میفرماید :
در مرحله سخن و توصیف و شرح دادن و ذکر مزایا و خوبیها هیچ میدانی به وسعت میدان حق نمیرسد ، چقدر خوب و آسان میتوان در اطراف حق گفت و نوشت و توصیف کرد که در اطراف هیچ چیز دیگر اینطور نمیتوان میدان داری کرد ، هیچ چهرهای مانند چهره حق زمینه توصیف و ستایش ندارد ولی در مرحله عمل هیچ میدانی از میدان حق تنگتر و صعب العبورتر نیست و چقدر عبور از آن گردنهها دشوار است .
خصوصیت سومی که برای حق ذکر کرده این است که رعایت حق در جامعه بدون تعاون و همدرد بودن و همکاریهای اجتماعی میسر نیست ، یک فرد هر اندازه کامل و منزه باشد ، هر اندازه سابقهاش در حق زیاد باشد از کمک و همکاری دیگری بی نیاز نیست ، هیچکس نمیتواند بگوید شان من بالاتر است از اینکه دیگری بخواهد مرا در کار حق کمک کند و هیچکس هم هر اندازه در نظرها کوچک و حقیر باشد . پایین تر از این نیست که کمک کار و مدد کار دیگران باشد .
نباید چنین تصور کرد که فلان شخص کم شخصیت تر از این است که او را در همکاریهای اجتماعی در راه خیر به بازی بگیریم .
نه هیچکس در سطح عالی تر از همکاری در کار خیر قرار گرفته و نه کسی در سطح پایین تر از اینها قرار گرفته . اینکه خداوند در قرآن کریم فرموده در نیکوکاری و در تقوا معاون و کمک کار یکدیگر بوده باشید ، همه افراد را از عالی و دانی ، عالم و جاهل ، قوی و ضعیف ، ارباب و نوکر ، همه را با هم فرا گرفته است .
اینکه هر کسی خودش را در سطحی بالاتر از همفکری و همکاری با دیگران بداند سبب میشود که افراد جامعه اتصال و پیوستگی خود را از دست بدهند ، همان طوری که یک بنا و ساختمان مادامی برپاست که اتصال و ارتباط بین مصالحی که به کار رفته محفوظ باشد والا با انباشتن یک عده آجر و چوب و آهن و سیمان روی یکدیگر بدون آنکه جوش و اتصالی بین آنها باشد ساختمان به وجود نمیآید .
رسول اکرم فرمود :
مثل مؤمنین مثل ساختمان است که بعضی بعضی دیگر را نگه میدارد ، یعنی بین آنها اتصال و ارتباط بر قرار است .
خصوصیت چهارمی که علی علیه السلام در مورد حق ذکر میفرماید این است که اهل حق هرگز از اینکه تذکری به آنها داده شود ناراحت نمیشوند و اگر کسی از عرضه داشتن حق بر او ناراحت میشود از عمل به حق به طریق اولی روگردان است .
مثلا یک کاسب و یا کارمند اداری و یا یک راننده که مدعی است من در عمل همان طور هستم که مقتضای حق و عدالت است اگر واقعا در گفته خود صادق است از تذکری که دیگران به او میدهند که باید چنین و چنان باشی ناراحت نمیشود بلکه چون میخواهد آن راه را برود از راهنمایی خرسند میشود ، ولی اگر در عمل دروغ میگوید ، از تذکر دیگران خوششنمیآید .
علی علیه السلام این جمله را درباره شخص خودش فرمود و از مردم تقاضا میکرد هر تذکری دارید به من بدهید که من از این تذکرات خوشوقتم .
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد