ده نکته درباره حیات در کره ماه
ماه هم مثل زمین دارای جو است
جو ماه احتمالا 100 تریلیون مرتبه (دقت کنید این عدد 14 صفر دارد) رقیقتر از
اتمسفر زمین است. اما جو آن لایههای متنوع دارد. تحقیقاتی که
سفینه آپولو انجام داده است نشان میدهد که در سانتیمتر مکعب از جو کره ماه 6000 اتم ئیدروژن وجود دارد. گازهای دیگر از جمله
هلیوم ،
نئون و
آرگون نیز در آن یافت میشود. جو ماه در مجموع 10.000 کیلوگرم است. جو ماه شب هنگام بیشترین تراکم را دارد و روزها نور خورشید اجزای آن را یونیزه میکند و
بادهای خورشیدی نیز آنها را تا اندازهای از هم جدا میکند و بدین ترتیب جو رقیقتر میشود.
زلزله در کره ماه
زلزله نگارهایی که آپولو بر سطح ماه مستقر کرده است، از وقوع 3000 زلزله در سال خبر میدهند. برخی از این زلزلهها نتیجه برخورد
شهاب سنگها به سطح ماه است که تمامی آن را به شدت میلرزانند و بقیه ، حاصل فعل و انفعالاتی است که در عمق 800 کیلومتری آن رخ میدهد. در بیشتر این زلزلهها انرژی معادل انرژی یک
فعالیت آتشفشانی و یا کمتر از آن آزاد میشود.
کابوس در مدار ماه
میدان جاذبه منحصر به فرد ماه موجب شده است فضانوردان از آن وحشت کنند و نسبت به سرنوشت خود نگران باشند. سفینه آپولو در حین حرکت در مدار ماه کشف کرد که سرعت آن در نقاط در حین حرکت در مدار ماه به دلیل تراکم برخی مواد در لایههای درونی ماه تغییر میکند. این مواد به تدریج و در طول تاریخ در لایههای درونی ماه متراکم شدهاند. هنگامی به فقط 500 میلیون سال از پیدایش ماه میگذشت، شهاب سنگها پیوسته با آن برخورد میکردند و گدازههای آتشفشانی بر سطح آن به جریان میافتاد.
تغییرات دما در کره ماه
تغییرات دما در کره ماه بسیار شدید است، دمای سطح ماه بین 200- تا 300+ درجه سانتیگراد تغییر میکند و این امر بستگی به مدت شب و روز در این کره دارد. همه سفینههایی که تا کنون بر کره ماه فرود آمدهاند؛، این کار را در دوره روشنایی ماه انجام دادهاند. در این دوره که 14 روز به طول میانجامد در ماه همیشه روز است، با وجود این برخی از قسمتهای ماه از بدو پیدایش تا کنون هرگز در معرض نور خورشید قرار نگرفتهاند. بخشهای پایینی حفرههای ماه که همیشه در سایه هستند و در مجموع 15.500 کیلومتر از سطح این کره را در بر میگیرند از آن جمله است.
ماه در زیر نور
ماه در زیر نور درخشش خاصی دارد، ستاره شناسان اغلب بر سطح ماه نورهای اسرار آمیزی مشاهده میکنند. تصور میشود این نورها که اصطلاحا "
فرآیندهای ناپایدار ماه" نامیده شدهاند با گازهای ماه که از طریق شکافها و حفرههای سطح ماه از اعماق آن متصاعد میشوند ارتباط دارند و به نظر میرسد آزاد شدن گازهای موجب بقای جو ماه میشود و گر نه بادهای خورشیدی موجب پراکندگی و از هم گسیختگی آن میشدند.
خاک ماه انسان را نمی بلعد
وقتی که
نیل آمسترانگ اولین قدم را بر سطح کره ماه برداشت، اشخاص بیشماری از این امر واهمه داشتند که مبادا او به ناخود آگاه در خاک ماه فرود رود. این تصور امری فراگیر شده بود. سفینههایی که با موفقیت بر سطح ماه فرود آمدند، به این ذهنیتها پایان بخشیدند. این تصور باطل چنان در اذهان رخنه کرده بود که آمسترانگ احساس خود را پس از فرود بر روی ماه چنین بیان میکند: "
وقتی دریافتیم که در خاک ماه فرو نمیرویم و میتوانیم بقیه مأموریت خود را انجام دهیم، در پوست خود نمیگنجیدیم".
ماه از دو بخش تشکیل شده است
یک بخش آن از زمین دورتر است و در تاریکی دائمی قرار دارد. البته این بخش همیشه در سایه واقع نشده است و چه بسا به اندازه بخش نزدیک ماه روشن باشد. این بخش را نمیتوان از زمین مشاهده کرد. در سال 1959 که
لونار 3 متعلق به روسیه نخستین تصاویر را از این بخش به زمین ارسال کرد. آنچه موجب شگفتی شد، حوزههای آتشفشانی وسیعتر این بخش از ماه بود. کسی نمیداند چرا دو بخش ماه تا بدین اندازه با یکدیگر تفاوت دارند.
ترکیبات ئیدراته
این نظریه که یخ
ستارههای دنبالهدار در گذشتههای دور در قسمتهای همیشه سایه قطب شمال و جنوبی ماه انباشته شده است با نتایجی که مأموریت
سفینه کلامنتین به همراه داشت قوام بیشتری یافت. این نظریه در سال 1961 مطرح شده بود و بانیان آن
کنث واتسن ،
بروس سی مری و
هاریسون براون بودند.
ارتباط بین زمین و ماه
احتمالا زمین در گذشته یک یا چند سیاره همجوار داشته است. مطابق نظریهای مشهور در مورد
پیدایش ماه ، این کره نتیجه یک انفجار بزرگ است. این انفجار از برخورد زمین با سیاره دیگری که سه برابر مریخ فعلی بوده حاصل شده است. مطابق این نظریه ، بقایای این انفجار در مدار زمین باقی ماندند و در طول یکسال بهم پیوستند و بدین ترتیب کره ماه ایجاد شد.
احتمالا ماه موجب تکامل حیات بر روی زمین شده است
از آنجا که
جزر و مد مجموعه آبهای زمین تحت تأثیر ماه صورت میگیرد، شاید بتوان گفت که فقط در عوالمی که ماههایی با اندازه و تأثیر ماه ما داشته باشند ممکن است چرخه حیات وجود داشته باشد. اگر چنین باشد، باید حد و مرز حیات را در جهان از آنچه تصور میشود بسیار محدودتر کرد.
مباحث مرتبط با عنوان