حلیمه گفت:
روزی در حالت بین بیداری و خواب مشاهده کردم که کسی نزدیک من آمد و مرا در نهری از آب که سفیدتر از شیر و شیرین تر از
عسل بود، انداخت و سپس گفت:« بنوش!»
وقتی نوشیدم، مرا به جای خود باز گرداند و گفت:« به شهر
مکه برو. در آن جا مولود مبارکی است که باعث سعادت و نیک بختی تو خواهد شد.»
آن گاه با دست به سینه من زد و گفت:« خداوند سینه تو را پر شیر کند و از حوادث ناگوار مصون دارد!»
از آن حالت بین خواب و بیداری خارج شدم و احساس کردم سینه هایم پر شیر شده است و زیبایی خاصی پیدا کرده ام.
منابع:
- بحارالانوار، ج15، ص371، ح20 --- الانوار
مراجعه شود به: