حقیقت مطلب این است که نزد اندیشوران و صاحب نظران، تحلیل تکثر گرایان و پلورالیستها ، که حقایق ادیان را عرضی دانسته و اعتبار واحدی برای شرایع جعل نموده و هیچ گونه رجحانی را حتی در کمال و نقص ، معتقد نمی باشند تحلیل ناصوابی است و هیچ دلیل برای اثبات حقانیت سایر ادیان، در عرض دین اسلام -که تمام کاستی ها و نواقص شرایع گذشته در آن جبران شده- وجود ندارد و هر گونه تلاش و کوششی که ناشی از تبلیغات وسیع و دامنه دار صاحبان ادیان دیگر یا بغی و طغیان گری آنان می باشد، در واقع عقیم خواهد بود.
البته هرگز هم جای انکار نیست که همه آن ادیان الهی در زمان خویش حق، حتی کامل بودهاند، اما آنچه امروزه تحت عنوان تعالیم یهود یا مسیح، مطرح است قطعا تعالیم انبیای آنان که پیروان ایشان داعیه متابعت آن را دارند نمی باشد; بلکه غالب یا همه آنچه را که به عنوان تعلیمات دینی و مذهبی در میان آنان وجود دارد، تعلیمات و احکام روحانیون و اسلاف آنان است نه دستورات رسولان الهی و حضرت مسیح علیه السلام. زیرا وقتی ما آنها را با متون دینی خودمان می سنجیم هیچ گونه هماهنگی مشاهده نمی شود. نه اعتقادات آنها با عقاید مسیح علیه السلام سازگار است و نه اخلاقشان با اخلاق و رفتار دینی منطبق می باشد و نه احکام و دستورات آنان با دین هماهنگ.
استاد مطهری (ره) می فرمایند: «اولیای این مذهب با دین مسیح ، کار فردگرایی و جامعه گریزی را به آنجا رساندند که آمدند کارها را تقسیم کردند گفتند آقا کارها تقسیم شده است. یک قسمت کارها، کار خداست و یک قسمت کارها، کار قیصر روم ، مقصود از قیصر یعنی هر حاکم وقتی و هر پادشاهی. کار قیصر را به قیصر واگذار و کار خدا را به خدا».
آیا حقایقی از ادیان الهی و متن مقدسشان وجود دارد یا خیر؟ و آیا آن ادیان و شرایع برای مردم تمام اعصار نازل شدهاند ؟ واگر برای همه زمانها آمده اند چگونه مورد تحریف، واقع شده اند و خداوند با قدرت مطلقه اش جلوی محرفان را نگرفته است؟
پاسخ این است که چون اراده و مشیت الهی بر این تعلق گرفت، که احکام و تعالیمی را تحت عنوان شریعت، بنابر مقتضیات زمان و حدود درک و فهم انسانها، ارسال نماید و بر اساس ارتقای فهم آنان، برنامه های جامعتری را با عنوان شریعتی دیگر می فرستاد تا اینکه مرتبه اندیشه بشری برای حفظ و حراست از کاملترین دین، ترقی یافت، آنگاه جامعترین و کاملترین شریعت به نام اسلام را برای سعادت و کمال بشری فرو فرستاد در حالی که کمترین یا کوچکترین نقص که در شرایع گذشته برای آیندگان وجود داشت، بر آن وارد نیست. چه اینکه شرایع گذشته محدود به زمانی خاص بوده ولی آخرین شریعت مکمل شرایع قبل و نیز از صفت جاودانگی برخوردار است. و سر اینکه خداوند جلوی تحریف محرفان و علمای سو را سد نکرده و آنان براحتی توانستند در انحراف و تحریف شرایع گذشته موفق ولی در آخرین دین الهی (اسلام) ناکام بمانند. به همین دلیل آن شرایع محدود و موقتبوده اند ولی شریعت آخرین رسول حق دایمی و همیشگی.
اگر به تاریخ ادیان توجه شود معلوم خواهد شد که همه مصائب و مشکلاتی که بر ادیان قبل از اسلام وارد شد با شدت و حدت بیشتری بر پیکره اسلام وارد گردید، اما تمامی آن تلاشها در تضعیف و انحراف اسلام، عقیم ماند و دشمن با همه اهتمام خویش هیچ طرفی از آن نیست.این نیست مگر اینکه خداوند وعده فرمود که: «همانا ما قرآن را نازل کردهایم و خود حافظ و نگهبان آن هستیم».این بیان وصفی است که در خصوص دین اسلام آمده و برای هیچ شریعتی چنین تعبیری از وحی نداریم. بیان فوق، برهانی آشکار بر بارزترین مصداق حقانیت دین اسلام می باشد.
بعلاوه اگر متون واقعی ادیان، قابل دوام و بقای جاودانه بود و اراده الهی به آن تعلق میگرفت. و در عین حال بر خلاف مشیت و ارادهاش، قدرت موفقیت انحراف و اعوحاج آن را به بندگان داده میشد، نوعی نقض غرض در فعل الهی بود. و پر واضح است که نقض غرض از حکمت بالغه الهی به دور است.بنابراین، حقایق ادیان و شرایع طولیاند نه عرضی و نیز امروزه در میان همه شرایع، فقط شریعت اسلام که مکمل ادیان سابقه استبه حقانیتخویش باقی مانده و دست محرفان به دامن قدسیاش نرسیده است، ولی تسری این حکم بر سایر ادیان قطعا ناصواب خواهد بود.
حکم عقل و فطرت هم همین است که حقیقت هر امری به مقدار فراخور افراد هر عصر و زمان از طرف فاعل به آنان اعطا می گردد. اگر قضاوت و داوری عقل این است و عقاید محققان و متفکران خصوصا دو فرزانه صاحب رای علامه طباطبایی و شهید مطهری همگام و موافق با آن، آنگاه چگونه می توان به کلام جان هیک تشبت و تمسک نمود و به صلابت و استحکام گفته های او استناد کرد و گفت که ادیان مختلف، واکنشهای مختلفی هستند به آن حقیقت نهایی و الوهی که ما آن را خداوند می نامیم و در میان ادیان اگر یکی از آنها حقیقت محض و مطلق باشد و محلی برای دسترسی دیگران به حقیقت و سعادت باقی نگذارند، جهان به جهنم مبدل خواهد شد. بنابراین حقیقت صرف در انحصار دینی نیستبلکه همه درعرض هم دارای حقیقتاند. البته آنچه از نقل کتب وحیانی تورات و انجیل و قرآن رسیده مؤید حکم عقل است که دین آخرین فرستاده خدا یعنی دین اسلام را با اوصافی چون اکمل و اتم و اعم و اقوم بودن توصیف نموده اند.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد