ریشه لغوی
پرخاشگری از ریشه لاتینی (Aggredi) گرفته شده و به معنی جلو رفتن برای حل یک مشکل است.
طلاعات اولیه
گاستون بوتول معتقد است که باید
رفتارهای پرخاشگرانه را به انگیزههای ستیزه جویانه نسبت داد، و انگیزههای ستیزه جویانه ناشی از
احساس سرخوردگی یا
سرکوب غرایز است. رفتارهای پرخاشگرانه جنگ نتیجه انگیزههای ستیزه جویانه است. پس پرخاشگری نتیجه ناکامی است.
مفهوم پرخاشگری از نظر روانشناسان
- عمل خصومت ، عملی که موجب ترس یا گریز حیوان دیگر میگردد.
- نوعی رفتار که رنگ تهاجمی دارد و از خطر و سختی نمیهراسد، بلکه بدان میل میکند.
- میل انسان به انجام دادن هر نوع عمل شدید و موثر که با صفات دفاع از خود ، غنیمت شمردن هر فرصت برای اظهار وجود ، یا برقرار ساختن اصول و عقایدی که خود به آنها ایمان دارد، ممتاز و مشخص میشود که مخالف آن میل به گریز و اجتناب از خطر یا ناسازکاری بوسیله کناره گیری است.
- رفتاری که هدفش ضرر رساندن به یک موجود زنده دیگر است.
رابطه خشم و پرخاشگری
خشم و پرخاشگری ، صلح جهانی را به خطر میاندازد و بیجهت نیست که
علما و اندیشمندان و صلح دوستان سالانه کنفرانسهایی در جهت چگونگی جلوگیری از تعدی گروهای انسانی به یکدیگر تشکیل داده و توصیههایی صادر مینمایند.
نتیجه پرخاشگری در روابط بین المللی
عدم رعایت
عدالت و احترام متقابل در
روابط بین المللی میتواند ایجاد حالت روانی و ناکامی شدیدی برای نسلهای آتی به وجود آورد.
پدیده استعمارگری و غارت ثروت ملل مختلف و نابودی
فرهنگهای بومی و جانشینی فرهنگی غیر بومی میتواند موجب خشم و نفرت روشنفکران و افراد آزاد اندیش جوامع تحت ستم گردد، که با کمک ترفندهای فرهنگی ، مردم جامعه را نسبت به ستم ملیای که بر آنها رفته است یا میرود، آگاه نماید.
در نهایت آنها را به
انتقام جویی و
شورش و نبردی علیه بیگانگان ترغیب کند. در این مورد ستیزهجویی میتواند علل و انگیزه روانکاوانه و عقدهگشایی نیز برخود گیرد، و اقدامات ستیزه جویانه دقیقا برای مقابله با
احساس حقارت ملی یا عقده شکست و ناتوانی در برابر استعمارگران تلقی گردد.
همچنین ببینید