جنگ های سی ساله
جنگ 30 ساله (48 ـ 1618م) آخرین و و مخربترین جنگهای مذهبی بود که به عنوان عواقب
جنبش دین پیرایی، تمام اروپا را فرا گرفت. این جنگ زمانی آغاز شد که
پروتستانها در بوهم
«جمهوری چک فعلی) بر ضد حاکم
کاتولیک خود،
امپراتور مقدس روم، فردیناند دوم پادشاه
اتریش، قیام کردند.
عکس پیدا نشد
|
مقاومت آزادی است
این تصویر که دوک فریا، «فرمانده سربازان اسپانیا» را که در سال 1633 م از مقابل نیروهای مقاومت گریخت، نشان می دهد.
|
اما این جنگ، فراتر از یک جنگ بین کاتولیکها و پروتستانها بود. این جنگ تبدیل به نبردی برای تسلط بر اروپا بین
فردیناند دوم، که توسط
اسپانیا و باواریا حمایت می شد و
فرانسه که از طرف
سوئد و کشورهای پروتستان متعدد دیگر حمایت می شد. گردید.
1608 م
شاهزادگان پروتستان در آلمان اتحادیه ای را برای دفاع از خودشان در مقابل اعمال نفوذها تشکیل دادند . این اعمال نفوذ ها با بهانه های دینی، توسط فردیناند دوم «امپراتور مقدس روم»، صورت می پذیرفت . البته انگیزه های واقعی دینی نیز در میان طرفین دعوا وجود داشت ، اما زمینه های سیاسی بسیار چشمگیر و بنیادین بود . تنش ها مذهبی بالا گرفت.
1618
برکناری مسئولین پراگ: پروتستانهای بوهم (جمهوری چک فعلی)، در اعتراض به فعالیتهای ضد پروتستان فردیناند دوم در
بوهم، مسئولین کاتولیک را از کار، برکنار کردند. در آلمان جنگ بین پروتستانها و
کاتولیک ها در گرفت.
1620
در
جنگ کوههای سفید، که در نزدیکی پراگ در بوهم اتفاق افتاد. نیروهای پروتستان که توسط الکتروپالتین،
فردریک پنجم، رهبری می شد، توسط ارتش امپراتوری تحت فرماندهی کنت تیلی، شکست خورد.
1625
کریستیان چهارم پادشاه
دانمارک به طرفداری از پروتستانها وارد جنگ شد.
1626
ارتش امپراتوری تحت فرماندهی
آلبرشت و
نتسل فن والنشتایم و
تیلیف ارتش پروتستان را در آلمان شکست داد. کریستیان چهارم به سمت دانمارک، عقب نشینی کرد.
1630
فرانسه با آنکه یک کشور کاتولیک بود، از تسلط فردیناند دوم بر آلمان، نگران بود.
کاردینال ریشیلیو (وزیر امور خارجه وقت فرانسه)،
سوئد را قانع کرد تا به طرفداری از پروتستانها وارد جنگ شود.
1631
نیروهای سوئد به رهبری پادشاه خود، گوستاو دوم، ارتش امپراتوری تیلی را در «
جنگ براتین فلد»، در نواحی شمالی آلمان شکست داد.
1632
ارتش سوئد نیروهای امپراتوری را در تقاطع
رودخانه تیلی شکست داد. تیلی کشته شد. سپس نیروهای سوئدی ارتش امپراتوری تحت فرماندهی والنشتاین را در
جنگ لیتسن در شمال آلمان، شکست داد. گوستاو دوم کشته شد.
1634
والنشتاین، نیروهای سوئدی را در «
جنگ نورد لینگن» در جنوب آلمان شکست داد و مذاکرات صلح بین پروتستانها و کاتولیکها را آغاز نمود. فردیناند دوم به خاطر وحشت از قدرت والنشتاین، او را از کاربر کنار کرد و ترتیبی داد تا
والنشتاین به دست افسران مزدور کشته شود.
1635
پیمان صلح پراگ، بین رهبران پروتستان و کاتولیک آلمان امضاء شد، اما جنگ توسط فرانسه و سوئد برای تصاحب سرزمینهای امپراتور مقدس
روم، ادامه یافت.
1643
فرانسویان سپاهیان امپراتوری اسپانیا را که از نواحی تحت سلطه اسپانیا در هلند اعزام شده بود، در
نبرد روکروا در شرق فرانسه، شکست دادند.
1645
ارتش سوئد در
جنگ یانکائو، در بوهم، ارتش امپراتوری را شکست داد.
1648
با امضاء قرارداد
صلح وستفالیا، جنگ پایان می یابد. از آن به بعد اروپائیان دریافتند که پروتستانها و کاتولیکها به عنوان دو گروه مجزای از همدیگر باقی خواهند ماند. بدین ترتیب آخرین جنگ مهم مذهبی در اروپا پایان یافت.
محاصره ماگدبورگ
ماگدبورگ، شهر پروتستان نشین
آلمان در سال 1631 م در طول جنگ های سی ساله توسط ارتش کاتولیک امپراتور مقدس روم محاصره گردید. ارتش موفق به تصرف ماگدبورگ شد. سربازان شهر را غارت و اهالی شهر را قتل عام نمودند، سپس شهر به وسیله آتش ویران شد.
عکس پیدا نشد
|
شهر محاصره شده
شهر ماگدبورگ در کنار رود آلپ بنا شده بود.
|
وقتی که گوستاو دوم «
آدولف کبیر» (1632 ـ 1594م) در سال 1611 شاه سوئد گردید به جنگ علیه دانمارک، روسیه و لهستان پرداخت. گوستاو دوم برای اطمینان از حفظ تسلط سوئد بر منطقه
بالتیک، یک پیمان صلح با دانمارک امضاء کرد و بعد روسیه و لهستان را در جنگ شکست داد. گوستاو دوم که یک پروتستان معتقد بود، از پیروزیهای امپراتور مقدس کاتولیک روم، فردیناند دوم (1637 ـ 1578)، در مقابل پروتستانها در آلمانف در اولین سالهای جنگ سی ساله، به وحشت افتاد. گوستاو دوم با تحریک فرانسویها به طرفداری از پروتستانهای آلمان در سال 1630 وارد جنگ شد.
ارتش جدید
گوستاو دوم از زمانی که به قدرت رسید بهترین ارتش اروپا را تشکیل داده بود. اغلب به عنوان بنیانگذار ارتش نوین از او یاد می شود، زیرا او توده های پراکنده و خشمگین مردمی را که ارتش آن زمان را تشکیل می دادند، در قالب یک ارتش منظم، که واحد موتوری و سلاحهای گرم داشتند، گرد هم آورد و سازماندهی کرد. او ارتش خود را به صورت واحدهای قابل انعطاف سازماندهی نمود و آنها را با سلاحهای سبکتر و مخربتر مسلح کرد. گوستاو دوم با توجه به رفاه سربازان خود، که تا آن زمان مورد بی توجهی قرار گرفته بودند، روحیه آنان را بالا برد. علاوه بر آن، او نظم خاصی را بر ارتش خود حاکم کرد و آنان را با یونیفورم نظامی آشنا نمود.
جنگ در آلمان
گوستاو دوم بعد از آنکه به آلمان وارد شد، در
نبرد برایتن فلد یک ارتش امپراتوری را شکست داد و نواحی شمالی آلمان را زیر سلطه امپراتور آزاد کرد. سپس گوستاو دوم به سمت نواحی جنوب حرکت کرد تا در سرزمینهای مرکزی کاتولیکها در منطقه باواریا و ارتش وارد جنگ شود. بعد از شکست مجدد نیروهای امپراتوری در تقاطع
رودخانه لچ، گوستاو دوم با یک ارتش امپراتوری جدید روبرو شد که توسط « آلبرشت » و « نتسل فن والنشتاین» (1634-1585)، فرمانده «جنگجویان فریناند دوم»، رهبری می شد. گوستاو دوم و والنشتاین در
جنگ لیتسن با هم روبرو شدند. هر چند که درآنجا ارتش امپراتوری شکست خورد، اما پادشاه سوئد کشته شد.
قدرت شمالی
ارتش سوئد به نقش مهم خود در جنگ سی ساله ادامه داد، اما هرگز نتوانست مثل زمانی که تحت فرماندهی گوستاو دوم بود، برتری خود را حفظ کند. زمانی که جنگ نهایتا در سال 1648 به پایان رسید، سوئد به صورت قدرت حاکم در نواحی شمالی اروپا در آمده بود. کشور سوئد تا زمان قیام
روسیه تحت رهبری
پطرکبیر، در اوایل قرن هیجدهم، این موقعیت را در اروپا حفظ کرد.
حقایق ثبت شده
«جنگهای سی ساله»، دوران وحشت در نواحی مرکزی اروپا بود، چرا که ارتشهای هر دو طرف متخاصم، بعد از بیداری از خواب جنگ، با خرابی و ویرانی های زیادی روبرو شد. در اثر جنگ، میلیونها نفر، عمدتا در اثر گرسنگی و بیماری جان سپردند. دستیابی به جزئیات جنگ دشوار است، اما می توان تخمین زد که جمعیت منطقه ای که امروزه آن را آلمان می نامیم، از 21 میلیون در سال 1618 به 13 میلیون در سال 1648 تقلیل یافت.